تیهوشا

۲۰ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تونی رابینز با ریش و هدفون با انگشتش راه اندازی یک کسب و کار آسان نیست. بسیاری از کارآفرینان باید با بودجه اندکی این کار را انجام دهند. پی بردن به اینکه چگونه می توانید کسب و کار خود را با منابع مالی و کارکنان محدود ارتقا دهید، نیازمند تلاش متمرکز و ارزیابی مجدد مداوم است.

برای یک کارآفرین باهوش، این امکان وجود دارد که کسب و کار خود را تبلیغ کند و آن را به طور موثر و کم هزینه رشد دهد. همانطور که جی آبراهام، مربی کسب و کار اشاره می کند، تنها سه راه اساسی برای رشد کسب و کار شما وجود دارد: افزایش تعداد خریداران یا مشتریان، افزایش دفعات خرید و افزایش ارزش سودمندی. برای دستیابی به هر یک از اینها، شما نیاز به ارتقای مؤثر کسب و کار دارید.

آیا نمی دانید چگونه با بودجه راه اندازی کسب و کار خود را تبلیغ کنید؟ با استفاده از قدرت فناوری و شبکه، راه‌هایی برای ارتقای کسب‌وکارتان بدون شکستن بانک وجود دارد.

1. یک وب سایت و وبلاگ ایجاد کنید

در دنیای آنلاین امروزی، اگر شرکت شما وب سایت نداشته باشد، ممکن است وجود نداشته باشید. گام اول برای اینکه چگونه کسب و کار خود را تبلیغ کنید، همیشه ایجاد حضور آنلاین با یک وب سایت است. مطمئن شوید که شامل اطلاعات تماس، جزئیات مربوط به محصول یا خدمات شما و مواد تبلیغاتی مانند توصیفات، ویدیوهای نمایشی و نظرات مثبت است. وقتی این کار را انجام دادید، وقت آن است که یک وبلاگ اضافه کنید.

اگر وبلاگی پر از موضوعات جذاب و نظرات تفکر برانگیز در مورد صنعت خود راه اندازی کنید، می توانید به عنوان یک رهبر فکری شهرت پیدا کنید و نوع مناسبی از مشتریان را جذب کنید. یک وبلاگ افراد را وادار به صحبت می کند و آنها را در مورد موضوعاتی که برای آنها مهم است آموزش می دهد. به محض اینکه به عنوان مرجع پیشرو در صنعت خود شناخته شدید، کسب و کار جدیدی سر راه شما قرار خواهد گرفت.

2. با مشتریان در رسانه های اجتماعی ارتباط برقرار کنید

رسانه‌های اجتماعی رایگان هستند و تقریباً همه از آنها استفاده می‌کنند. به همین دلیل است که راهی عالی برای رشد کسب و کار است. البته تا زمانی که از راه‌های درست برای تبلیغ کسب‌وکارتان استفاده کنید. ابتدا پلتفرم های مناسب برای شرکت خود را انتخاب کنید. فیس بوک و توییتر دو پلتفرم بزرگ برای اکثر مشاغل هستند و تقریباً هر کسب و کاری می تواند از حضور در لینکدین و یوتیوب (تبلیغات رایگان، هرکسی؟) بهره مند شود.

پلتفرم‌ها را بر اساس محصولات یا خدمات خود انتخاب کنید اینستاگرام اگر کسب‌وکار بسیار بصری دارید و همچنین بازار هدف شما ایده‌آل است. علاوه بر بازاریابی و تبلیغات، از پلتفرم های رسانه های اجتماعی خود برای تقویت ارتباط با مشتریان خود، پاسخ به سؤالات، تعقیب سرنخ ها و خنثی کردن نظرات و واکنش های منفی استفاده کنید.

3. از بررسی های آنلاین و عمومی استفاده کنید

بررسی های آنلاین مثبت یکی از بهترین راه ها برای تبلیغ و رشد و ارتقا کسب و کار شما با هزینه کم است، زیرا تقریباً همه نظرات آنلاین را می خوانند و همچنین آنها را قابل اعتماد می دانند. سیستمی را برای درخواست و مدیریت نظرات آنلاین از مشتریان خود ایجاد کنید تا بتوانید نظرات برتر خود را تبلیغ کنید و همچنین مشکلات مشتریانی که تجربه منفی را گزارش می کنند را حل کنید.

راه دیگر برای به دست آوردن تبلیغات رایگان، اخبار است. اگر مشتری وفادار و واضحی دارید، داستان او را با خبرنگاری که مشاغل محلی را پوشش می دهد (البته با اجازه و مشارکت آنها) به اشتراک بگذارید. حتما این داستان را در رسانه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارید تا حداکثر در معرض دید قرار بگیرید.

4. کسب و کار خود را به صورت آنلاین تبلیغ کنید

حتی با راه اندازی وب سایت، وبلاگ، رسانه های اجتماعی و سیستم بررسی آنلاین شما، راه های بیشتری برای تبلیغ آنلاین کسب و کار شما وجود دارد. حتی مشاغل کوچک نیز می توانند از تبلیغات آنلاین برای تقویت برند خود، دستیابی به مشتریان جدید و برجسته شدن در بازار شلوغ استفاده کنند. رایگان نیست، اما با سطح هدف گیری که امکان پذیر است، معمولاً می توانید هزینه ها را پایین نگه دارید و از پول خود نهایت استفاده را ببرید.

تبلیغات فیس بوک می تواند برای گروه خاصی از افراد بسیار هدف قرار گیرد در حالی که تبلیغات گوگل می تواند از کلمات کلیدی استفاده کند که مخاطب هدف شما به دنبال آن هستند. همچنین در لینکدین و اینستاگرام تبلیغاتی با بنر یا تبلیغات هدف‌گذاری مجدد وجود دارد تا کسب و کار خود را در معرض دید مشتریان خود نگه دارید، همچنین چت‌بات‌هایی وجود دارد که می‌توانید در وب‌سایت خود پیاده‌سازی کنید تا توجه مخاطبان خود را جلب کرده و با پاسخ دادن به سؤالات در زمان واقعی یا ارائه تخفیف، آن را حفظ کنید. هنگامی که آنها از سایت یا صفحه رسانه های اجتماعی شما بازدید می کنند.

5. از بازاریابی ایمیلی هدفمند استفاده کنید

آیا می خواهید بدانید که چگونه کسب و کار خود را به سرنخ های با کیفیت بالا و بررسی شده ارتقا دهید؟ پاسخ، بازاریابی ایمیلی است. تحقیقات نشان می‌دهد که بازاریابی ایمیلی یکی از مؤثرترین منابع سرنخ‌های خوب، ساده‌ترین و مؤثرترین تاکتیک بازاریابی دیجیتال برای بازده بالا و راهی عالی برای جذب مشتریان جدید است.

برای تبلیغ صحیح کسب و کار خود، باید یک استراتژی بازاریابی ایمیلی مشخص ایجاد کنید. یک خبرنامه با کیفیت بالا حاوی اطلاعات و بینش های ارزشمند، تجزیه و تحلیل روندهای صنعت و معاملات ویژه ارسال کنید. یک خبرنامه قانع کننده ارسال می شود و مشتریان جدید را جذب می کند. از خدمات کمپین ایمیل رایگان مانند MailChimp برای ارسال پیام‌های خودکار، کمپین‌های هدفمند و ایمیل‌های بازاریابی به مشتریان استفاده کنید یا از ابزار بازاریابی ایمیلی مانند استفاده کنید.

6. یک آموزش یا وبینار رایگان برگزار کنید

بسته به کسب‌وکارتان، برگزاری یک دوره آموزشی یا وبینار رایگان برای سرنخ‌های ایمیل، ارجاع‌ها یا دنبال‌کنندگان رسانه‌های اجتماعی می‌تواند ارزشمند باشد. اگر یک مشتری بالقوه درگیر درگیر شدن با تجارت شما است و شما می توانید تناسب واضحی بین نیازهای آنها و آنچه کسب و کار شما می تواند ارائه دهد ببینید، آن گام اضافی برای سرمایه گذاری بیشتر روی آنها می تواند بسیار عاقلانه باشد.

همانطور که استاد بازاریابی جی آبراهام خاطرنشان می کند، شما ارزش زمان، دانش و کارهایی که ایده های شما می توانند انجام دهند را می دانید، در حالی که آنها هنوز این را نمی دانند. برداشتن این گام اضافی برای ارائه چیزی با ارزش واقعی به مشتریان بالقوه می تواند منجر به بازده بزرگی برای کسب و کار شما شود، به خصوص وقتی صحبت از نحوه تبلیغ کسب و کار شما می شود.

7. محتوای با کیفیت ایجاد کنید

چه در حال تهیه پیش‌نویس ایمیل‌ها، پست‌های رسانه‌های اجتماعی یا وبلاگ‌ها باشید، تعیین نحوه تبلیغ کسب‌وکارتان مستلزم تمرکز بر کیفیت و انجام تحقیقات است. چیزی را که بهترین حالت شما نیست ارسال نکنید. این به این معنی است که متن خود را تصحیح کنید، تصاویر واضح و روشن را انتخاب کنید و مطمئن شوید که پیوندهای شما به صفحات کارآمد می روند. در رسانه های اجتماعی، فقط بر روی پست های تبلیغاتی برای تبلیغ کسب و کار خود تمرکز نکنید. گفتگوها را شروع کنید و دنبال کنندگان خود را درگیر کنید تا در مورد زندگی مشتریان خود اطلاعات بیشتری کسب کنند و نحوه خدمت رسانی به آنها را بهتر درک کنند.

قانون 80/20 مجله کارآفرین را دنبال کنید و حداقل 80 درصد از فعالیت رسانه های اجتماعی خود را بر روی تعامل و ارتباط متمرکز کنید، نه تبلیغ. و همیشه به یاد داشته باشید که حضور آنلاین شما اغلب به عنوان چهره واقعی شرکت شما دوچندان می شود، بنابراین هنگامی که با مردم در ارتباط هستید، از ارزش های اصلی و شخصیت برند خود حمایت کنید.

8. محلی فکر کنید

یکی از راه‌های برتر برای تبلیغ کسب‌وکارتان، هدف قرار دادن مشتریان بالقوه در منطقه‌تان است. با خبرنگاران و نشریاتی که جامعه و صنعت شما را پوشش می دهند آشنا شوید تا برند خود را به رسانه های محلی معرفی کنید. به دنبال فرصت‌های تبلیغاتی متقابل با مشاغلی باشید که در زمینه مشابهی هستند یا محصولی مکمل برای خودتان ارائه می‌دهند و بپرسید که آیا می‌توانید در وب‌سایت آنها ظاهر شوید. مشارکت در یک مشارکت تجارت آزاد، تبادل خدمات برای تبلیغات یا بالعکس را در نظر بگیرید.

هنگامی که این ارتباطات محلی را ایجاد می کنید، نه تنها یاد می گیرید که چگونه کسب و کار خود را تبلیغ کنید، بلکه مخاطبین ارزشمندی نیز به دست می آورید. هر مکان جدیدی که کسب‌وکار شما دیده می‌شود، مخاطبان تازه‌ای به آن می‌دهد، و اگر آن مخاطبان محلی باشند و به صنعت شما علاقه‌مند باشند، احتمال اینکه با قرار دادن تبلیغات در بازارهای آنلاین نامربوط به کسب‌وکارتان سرنخ و مشتریان بپردازید، بسیار بیشتر است.

9. ارجاعات مناسب را پیدا کنید

اگر یک منبع قابل اعتماد به آنها توصیه شود، احتمال خرید محصولات شما یا استفاده از خدمات شما بیشتر است، اما دریافت ارجاع برای یک کسب و کار خدماتی نیازمند ظرافت و استراتژی دقیق است. برای کسب و کارهایی که تازه شروع به کار کرده اند، ایجاد پایگاه مشتری از طریق ارجاعات می تواند یک چالش باشد. اگر برای درک روانشناسی مشتریانی که مایل به ارجاع به شما هستند، وقت بگذارید، به مشتریان بیشتری دست خواهید یافت. آیا آنها در ابتدای کار خود هستند؟ آیا آنها با تجربه ترند؟ آیا آنها توسط کمیسیون از فروش اولیه هدایت می شوند؟

شخصیت های خریدار را ایجاد کنید تا در بازار هدف خود پیشرفت کنید. هنگامی که نوع فردی را که مایل است برای شما ارجاع ارسال کند، درک کردید، از این دانش استفاده کنید تا کسب و کار ارجاع باکیفیت بیشتری داشته باشید. این یکی از استراتژی های کلیدی برای ارتقای کسب و کار شماست.

10. مشتریان وفادار را پرورش دهید

برای اینکه یاد بگیرید چگونه کسب و کار خود را تبلیغ کنید، تنها چیزی که واقعاً باید بدانید این است که چگونه مشتریان طرفداران پرخاشگر ایجاد کنید. فرقی نمی‌کند شما یک دست‌کار باشید یا استیو جابز، هر شرکتی در نهایت در کسب و کار ارائه رضایت مشتری است. این به این دلیل است که مشتریان خوشحال نه تنها مدام بازمی گردند، بلکه بهترین فروشندگانی هستند که کسب و کار شما می تواند داشته باشد.

مشتریان وفادار چندین راه کم هزینه برای تبلیغ کسب و کار شما ارائه می دهند. توصیفات مشتری و گفتگو، اشکال رایگان بازاریابی هستند که تاثیر قدرتمندی دارند. آنها را به وب سایت خود اضافه کنید و در رسانه های اجتماعی تبلیغ کنید. آنها همچنین تبلیغات شفاهی ارزشمندی را در قالب ارجاعات و بررسی های مثبت به شما ارائه می دهند. مطمئن شوید که به این مشتریان قدیمی با یک کمپین وفاداری قوی که شامل تخفیف، محصولات رایگان یا تبلیغات انحصاری است، پاداش می دهید.

11. به گروه های شبکه بپیوندید

می‌توانید با افراد دیگری ارتباط برقرار کنید که به شما کمک می‌کنند با پیوستن به گروه‌های شبکه محلی، نحوه تبلیغ کسب‌وکار خود را کشف کرده و برای شما ارجاع دهند. شما گزینه‌های زیادی دارید، از جمله گروه‌های خاص صنعت، اتاق بازرگانی محلی و گروه‌های ارجاعی که تنها هدفشان ایجاد سرنخ برای اعضا است. یک گروه مغز متفکر در نزدیکی خود پیدا کنید که بتواند پشتیبانی و مشاوره ارائه دهد. گروه های شبکه یک راه مقرون به صرفه برای نشان دادن نام خود، ایجاد ارتباطات ارزشمند و احاطه کردن خود با افراد باکیفیتی است که زندگی شما را ارتقا می دهند.

اگر به این فکر می کنید که چگونه کسب و کار خود را در یک گروه شبکه ای تبلیغ کنید، همیشه بر ارزش دادن به دیگران تمرکز کنید. از m سؤال در مورد محصولات یا خدمات آنها و اینکه چگونه می توانید به آنها در ارتقاء کسب و کارشان کمک کنید - و عمیقاً به پاسخ ها گوش دهید. هنگامی که شروع به ارزش گذاری برای دیگران کردید، آنها نیز به نوبه خود به شما ارزش خواهند داد.

12. در رویدادها شرکت کنید

رویدادهای حرفه ای زیادی هر ساله در سراسر جهان رخ می دهد، از جمله رویداد تسلط کسب و کار تونی رابینز. این برنامه پنج روزه استراتژی‌ها و ابزارهایی را ارائه می‌کند که به شما کمک می‌کند تا نحوه ارتقای کسب‌وکار خود و ایجاد رشد پایدار در هر اقتصادی را باز کنید. و اکنون، شرکت یا حتی میزبانی یک رویداد به صورت مجازی، بدون ترک خانه یا محل کار، آسان تر از همیشه است.

یکی دیگر از راه های تبلیغ و رشد سریع کسب و کار خود در رویدادها این است که در یک نمایشگاه تجاری جایگاهی کسب کنید. شما در عرض چند ساعت با صدها یا حتی هزاران مشتری بالقوه ارتباط فوری برقرار می‌کنید و به سؤالات آنها پاسخ می‌دهید یا دموهای محصول را به آنها نشان می‌دهید. شما همچنین با صاحبان کسب و کار دیگری که شرکای ارجاعی خوبی هستند و کسب و کار شما را از طریق مسابقات یا هدایا تبلیغ می کنند، ارتباط برقرار می کنید. قبل از ثبت نام، درباره تجارت بالقوه تحقیق کنید تا مطمئن شوید که بازار هدف شما را جذب می کند.

13. با یک مربی تجاری کار کنید

هنوز به این فکر می کنید که چگونه کسب و کار خود را تبلیغ کنید؟ با یک مربی یا مربی کسب و کار که تجربه ارتقای کسب و کار جدید را دارد، کار کنید. یک مربی کسب و کار می تواند به شما نمونه هایی از راه های کم هزینه برای ارتقای کسب و کارتان بدهد و شما را در فرآیند بازاریابی و ترویج راهنمایی کند. آنها همچنین به شما کمک می کنند تا عمیقاً در بازار هدف خود غوطه ور شوید و اطمینان حاصل کنید که با بازاریابی برای گروه های مناسب از مردم و تعیین معیارهایی برای ارزیابی اینکه آیا تلاش های بازاریابی شما مؤثر است یا خیر، پول خرج می کنید.

اکنون که می دانید چگونه کسب و کار خود را تبلیغ کنید، آماده شروع کار هستید. یک کسب‌وکار کاملاً جدید معمولاً نیاز مبرمی به بازاریابی خیره‌کننده دارد و بودجه بازاریابی زیادی ندارد، اما این بدان معنا نیست که نمی‌توانید راه‌های مقرون‌به‌صرفه و موفقی برای تبلیغ کسب‌وکار خود پیدا کنید. صاحبان مشاغل باهوش و سازمان یافته راه های مختلفی برای تعامل با مشتریان بالقوه و کسب وفاداری آنها دارند.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

با نظارت بر این KPI، می توانید به راحتی کارهای حل نشده را شناسایی کنید و از انباشته شدن آنها که باعث ایجاد مشکلات در سراسر پروژه می شود، اجتناب کنید. می توانید فوراً حجم کاری تیم خود را شناسایی کنید و ضرب الاجل ها را تنظیم کنید یا با کارمندان خود صحبت کنید و ببینید در صورت نیاز به کمک بیشتری نیاز دارند یا خیر. به این ترتیب می توانید از مشکلات موجود در داده های راه اندازی پیش بینی شده جلوگیری کنید و بلیط های خود را بر اساس آن تنظیم کنید.

پروژه های ارائه شده بر اساس بودجه:

این KPI ارزشمند ارزیابی دقیق و دقیقی از توانایی شما برای ماندن در محدوده بودجه ارائه می دهد. اگر یاد بگیرید که چگونه در بودجه ها بمانید، پروژه های شما موثرتر و کارآمدتر خواهند بود.

داشبوردهای مدیریتی پروژه همچنین شامل KPI بودجه پروژه است که به کل بودجه، مقدار استفاده شده و مقدار هدف فعلی تقسیم می شود

هزینه ها بخش مهمی از هر پروژه است. البته هزینه های غیرمنتظره همیشه اتفاق می افتد و می تواند باعث تغییر برنامه ها و بهینه سازی های اضافی شود. در آن صورت، ایجاد حاشیه ای برای در نظر گرفتن آن رویدادهای غیرمنتظره منطقی است.

ج) میانگین زمان دسته

میانگین زمان مدیریت KPI بینش ارزشمندی در مورد نحوه بهترین داشبورد مدیریتی پروژه های خود از نظر بازه های زمانی، تاریخ های تحویل و مهلت ها ارائه می دهد. جزء ضروری مدیریت پروژه موفق.

میانگین زمان رسیدگی معیاری است که در داشبورد وضعیت پروژه استفاده می شود و شامل زمان لازم برای تکمیل وظایف در یک پروژه است. در اینجا در نمودار میله ای نشان داده شده است و توسط اعضای تیم سازماندهی شده است

این معیار برای هر مدیر پروژه بسیار ارزشمند است زیرا می‌توانید وظایف آینده و حجم کاری هر یک از اعضای تیم را بهینه کنید. در این مثال بالا، می بینیم که برخی از اعضای تیم برای تکمیل کار خود در تلاش هستند، بنابراین شما می توانید بیشتر تحقیق کنید و کمک بیشتری ارائه دهید.

د) بلیط های بازگشایی شده

بلیط‌های بازگشایی شده به شما نشان می‌دهند که چگونه یک کار خاص به طور مؤثر انجام می‌شود، به درستی ذخیره می‌شود و بعداً بازگشایی نمی‌شود. نظارت منظم بر این امر بسیار مهم است تا بتوانید ببینید که آیا تیم شما بلیط ها را به طور موثر مدیریت می کند یا به کمک بیشتری نیاز دارد.

بلیط‌های بازگشایی شده معیاری است که درصد، مقایسه با ماه گذشته و نتایج را در طول هفته‌ها نشان می‌دهد.

در این مثال خاص بالا، می‌توانیم پیشرفت کلی در طول 12 هفته، درصد بلیط‌های بازگشایی شده و مقایسه با ماه گذشته را مشاهده کنیم. هرچه اعداد کمتر باشد، مدیریت بلیط شما بهتر عمل می کند.

ه) تخمین های دقت

یکی دیگر از عناصر حیاتی داشبورد های مدیریتی که پروژه های موفق باید در فرآیندهای نظارتی خود اجرا کنند، تخمین های دقت است. اعضای تیم تخمین می زنند که چقدر زمان برای تکمیل کار طول می کشد. اگر بیشتر طول بکشد، به تنظیمات اضافی نیاز دارید.

تخمین‌های دقت نشان می‌دهد که تیم شما تا چه اندازه تکمیل یک کار را با درصد مشخص می‌کند

در مثال بالا، می‌توانیم ببینیم که برخی از توسعه‌دهندگان به بهترین شکل ممکن برآورد نکرده‌اند - محاسبات توماس 1/5 از دست رفته است در حالی که دیگران بالای 90٪ هستند که به طور کلی نتیجه خوبی است. این تخمین ها را می توان در پروژه های مختلف، از جمله بازاریابی که در آن آژانس ها نیاز به تخمین زمان برای مشتریان خود دارند، پیاده سازی کرد.

در مورد بازاریابی صحبت می کنیم، اکنون نگاهی دقیق تر به این خواهیم داشت که چگونه آژانس ها می توانند عملکرد پروژه خود را با کمک راه حل های داشبورد مدرن ارتقا دهند.

داشبورد عملکرد بازاریابی برای آژانس ها

بدون استراتژی‌های بازاریابی مؤثر و هدف‌محور، کسب‌وکار شما هرگز رشد یا تکامل نخواهد یافت. این الگوی داشبورد بازاریابی به طور خاص بر ابتکارات تبلیغاتی سازمان شما متمرکز است. آژانس‌ها از آن برای نظارت و مدیریت عملکرد کمپین‌ها و پروژه‌های متعدد برای مشتریان خود استفاده می‌کنند تا گزارش‌های بازاریابی جامع مورد استفاده در این صنعت پرسرعت ایجاد کنند.

قالب داشبوردهای مدیریتی پروژه بازاریابی با مشخصات کمپین های مختلف (CPA، بودجه، نمایش ها و غیره)

داشبورد عملکرد بازاریابی یک الگوی داشبورد پروژه ارزشمند است زیرا مستقیماً به قلب کمپین‌های تبلیغاتی آژانس، کارایی هزینه، قابلیت‌های هدف، سطوح تعامل و نرخ کلیک می‌پردازد.

این داشبورد بازاریابی یک نمای کلی ایده آل از تمام داده های عملکرد کمپین شما در هر کانال بازاریابی مرتبط ارائه می دهد. علاوه بر این، تمام بینش‌هایی را که برای تصمیم‌گیری در مورد بودجه بازاریابی خود به آگاهانه‌ترین و استراتژیک‌ترین راه ممکن به آن نیاز دارید، نشان می‌دهد تا بتوانید نتایج خود را به سرعت و کارآمد به مشتریان خود ارائه دهید. بیایید نگاهی اجمالی به KPIهایی بیندازیم که این داشبورد یکپارچه را تیک می‌زند.

KPIهای اولیه

  • نرخ کلیک (CTR): یک معیار اساسی بازاریابی، نرخ کلیک شما نشان می دهد که چقدر محتوای تبلیغاتی، دارایی ها و ارتباطات شما با مخاطبان هدف شما طنین انداز شده است.
  • هزینه به ازای هر کلیک (CPC): این یک معیار بازاریابی ضروری است زیرا نمای کلی جامعی از هزینه هزینه تبلیغات تبلیغاتی مختلف شما در هر کانال و میزان تأثیر هر فعالیت در موفقیت پروژه شما ارائه می دهد.
  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

 

استراتژی اقیانوس آبی به دنبال تمایز و هزینه کم برای باز کردن فضای بازار جدید و ایجاد تقاضای جدید است. این در مورد ایجاد و تسخیر فضای بازار بدون رقابت است و در نتیجه رقابت را بی ربط می کند. مبتنی بر این دیدگاه است که مرزهای بازار و ساختار صنعت امری مشخص نیست و می توان با اعمال و باورهای بازیگران صنعت بازسازی کرد.

اقیانوس های قرمز و اقیانوس های آبی چیست؟

چان کیم و رنه موبورن در کتاب کلاسیک خود، استراتژی اقیانوس آبی، اصطلاحات "اقیانوس قرمز" و "اقیانوس آبی" را برای توصیف جهان بازار ابداع کردند.

اقیانوس های سرخ همه صنایعی هستند که امروزه وجود دارند - فضای بازار شناخته شده. در اقیانوس های سرخ، مرزهای صنعت تعریف و پذیرفته شده است و قوانین رقابتی بازی مشخص است.

در اینجا، شرکت ها سعی می کنند از رقبای خود بهتر عمل کنند تا سهم بیشتری از تقاضای موجود را به خود اختصاص دهند. با شلوغ شدن فضای بازار، سود و رشد کاهش می یابد. محصولات تبدیل به کالا می شوند که منجر به رقابت شدید یا "خونین" می شود. از این رو اصطلاح اقیانوس‌های قرمز را می‌گویند.

  • اقیانوس های سرخ
  • اقیانوس های آبی

در مقابل، اقیانوس‌های آبی نشان‌دهنده همه صنایعی است که امروزه وجود ندارند - فضای بازار ناشناخته، که توسط رقابت آلوده نشده است. در اقیانوس‌های آبی، تقاضا به جای مبارزه بر سر آن ایجاد می‌شود. فرصت کافی برای رشد وجود دارد که هم سودآور و هم سریع است.

در اقیانوس‌های آبی، رقابت بی‌اهمیت است، زیرا قوانین بازی در انتظار تعیین شدن هستند. اقیانوس آبی تشبیهی برای توصیف پتانسیل گسترده تر و عمیق تری است که در فضای بازار ناشناخته یافت می شود. اقیانوس آبی از نظر رشد سودآور بسیار وسیع، عمیق و قدرتمند است.

استراتژی اقیانوس آبی در مقابل استراتژی اقیانوس سرخ

تفاوت های کلیدی بین استراتژی اقیانوس قرمز و اقیانوس آبی را بیاموزید.

استراتژی اقیانوس سرخ

  • در فضای بازار موجود رقابت کنید.
  • رقابت را شکست دهید.
  • از تقاضای موجود بهره برداری کنید.
  • مبادله ارزش و هزینه را انجام دهید.
  • کل سیستم فعالیت های یک شرکت را با انتخاب استراتژیک آن یعنی تمایز یا هزینه کم تراز کنید.

استراتژی اقیانوس آبی

  • فضای بازار بدون رقابت ایجاد کنید
  • رقابت را بی ربط کنید
  • تقاضای جدید ایجاد و جذب کنید
  • مبادله ارزش و هزینه را بشکنید
  • کل سیستم فعالیت های یک شرکت را به دنبال تمایز و هزینه کم تراز کنید.
  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

اصطلاحات «تولید ناب» و «موجودی ناب» به رویکردی در تولید اشاره دارد که ضایعات را حذف می‌کند و زمان بین دریافت و تحویل سفارش‌ها را کوتاه می‌کند. حسابداری ناب در جهت ساده سازی فرآیندهای حسابداری به روش های قابل مقایسه است. همچنین از حسابداری برای حمایت از تولید ناب با جمع‌آوری اطلاعات مفید در مورد نحوه مؤثر جریان عملیات استفاده می‌کند. جمع آوری و سازماندهی این اطلاعات اغلب مستلزم تجدید نظر در مفروضات تعبیه شده در سیستم های حسابداری سنتی است.

حسابداری ناب یک رویکرد مدیریت مالی است که از فرآیندهای ساده تولید ناب پشتیبانی می کند. برای اطلاع از مشاوره تولید ناب کلیک کنید.

حسابداری ناب چیست؟

حسابداری ناب مجموعه ای از اصول و فرآیندهایی است که بازخورد عددی را برای تولیدکنندگانی که شیوه های تولید ناب و موجودی ناب را اجرا می کنند، ارائه می دهد. وقتی تغییراتی را در عملیات ایجاد می‌کنید، مانند سازماندهی فرآیندها به روش‌های مختلف یا تغییر روش‌هایی که از زمان کارگران خود استفاده می‌کنید، ممکن است تشخیص اینکه این تنظیمات چقدر تفاوت ایجاد کرده‌اند، با مشاهده ساده گردش کار دشوار باشد. ممکن است تولید راحت‌تر و آسان‌تر به نظر برسد و مشتریان راضی‌تر به نظر برسند، اما کمی‌سازی این نتایج اطلاعات مرتبط و باکیفیتی را ارائه می‌کند و به مدیران اجازه می‌دهد تا در واقع پیامدهای رویکردهای مختلف در جریان کار را ببینند و نتایج را با هم مقایسه کنند. اطلاعاتی که از حسابداری ناب دریافت می کنید می تواند مبنایی برای ایجاد تغییرات و تعدیل های بیشتر باشد که سیستم حسابداری ناب شما نیز می تواند آنها را اندازه گیری و ارزیابی کند.

اصول حسابداری ناب

حسابداری ناب برخی از اصول حسابداری سنتی را به روش‌های غیرسنتی بررسی می‌کند، زیرا پروتکل‌های حسابداری متعارف ارزشی را که از رویکرد تولید ناب به دست می‌آید، به‌طور کامل منعکس نمی‌کنند. به عنوان مثال، حسابداری سنتی، موجودی را به عنوان یک دارایی در نظر می گیرد، زیرا به جای چیزی که مدیون آن هستید، چیزی را که شما دارید کمیت می کند. کسب و کار شما ممکن است قطعاتی بسازد که بعداً در محصولات نهایی که به مشتریان فروخته می شوند استفاده کند. اگر منابع تولید را بر تولید مقدار زیادی از یک قطعه خاص متمرکز کنید، ترازنامه سنتی شما موجودی را که تولید کرده اید به عنوان دارایی ثبت می کند که ارزش خالص شما را افزایش می دهد حتی اگر فقط یک سال در قفسه انبار شما بماند. با این حال، حسابداری ناب این واقعیت را در نظر می‌گیرد که موجودی استفاده نشده در واقع می‌تواند برای رفاه کسب‌وکار شما مضر باشد، زیرا فضا را اشغال می‌کند و به هزینه‌های کار و مواد نیاز دارد که می‌توانید به جای آن برای تکمیل سفارش فعلی‌تر از آن استفاده کنید.

مفاهیم تولید ناب چیست؟

مفاهیم تولید ناب حول محور کاهش تولید و موجودی است تا عملیات شما را در جهت تکمیل سفارشات فعلی با کمترین زمان ممکن انجام دهید. این رویکرد با تمرکز بر توان عملیاتی (تکمیل و تحویل محصولات نهایی به مشتریانی که سفارش داده اند) کارایی را دوباره تعریف می کند. حسابداری سنتی در عوض، کارایی را بر حسب تعداد واحدهای تکمیل شده خط تولید شما، صرف نظر از اینکه مشتریان برای این واحدها سفارش داده اند یا خیر، اندازه گیری می کند.

یک سیستم حسابداری سنتی ممکن است به دلیل این واقعیت که شما از صرفه‌جویی در مقیاس استفاده کرده‌اید و مقادیر زیادی از یک قطعه خاص را ساخته‌اید، اعداد چشمگیری را نشان دهد. این معیارهای سنتی بر میانگین زمان و نیروی کار شما در فرآیند ساخت هر واحد بدون در نظر گرفتن تصویر بزرگتر تمرکز می کنند. به عنوان مثال، اگر قطعات را به مشتری مشتاق تحویل دهید، کسب و کار شما نتایج مالی متفاوتی را تجربه خواهد کرد که به جای اینکه این قطعات را در انبار شما در انتظار سفارشات بعدی ذخیره کند، فوراً هزینه آن را پرداخت می کند.

تولید ناب همچنین بر اصل زمان چرخش کوتاه تاکید دارد. اگر کسب و کار شما به جای ساخت مقادیر زیادی از قطعات خاص، بر تکمیل سفارش‌ها در حین دریافت آن‌ها تمرکز کند، در نهایت ضایعات کمتری خواهید داشت زیرا ممکن است قطعاتی که به مقدار زیاد تولید کرده‌اید، قطعاتی نباشند که واقعاً پس از شروع سفارش‌ها به آن نیاز دارید. حسابداری ناب این پس انداز را کمیت می کند، نتایج را بر حسب فروش نسبت به موجودی و زمان بین مشتری که سفارش می دهد و شرکت شما تکمیل و تحویل می دهد، اندازه گیری می کند.

سیستم های ارتباطی و بازخورد کلیدی در تولید ناب هستند. هر چه تیم های تولیدی و انبار شما زودتر بدانند چه سفارش هایی داده شده است، زودتر می توانند مواد مورد نیاز خود را سفارش داده و فرآیندهای تولید را به حرکت در آورند. رویکرد موجودی ناب به صف بندی تامین کنندگانی بستگی دارد که بتوانند پس از ثبت سفارش، آنچه را که نیاز دارید در اسرع وقت به شما برسانند.

پنج "S" در کایزن چیست؟

کایزن یکی دیگر از اصول مهم تولید ناب است که بر اساس یک فلسفه عملیات ژاپنی است که بر بهبود مستمر تأکید دارد. تی کایزن را می توان در پنج اصل خلاصه کرد که همگی با حرف "s" شروع می شوند.

مرتب سازی

تولید ناب با تاکید شدید بر حداقل نگه داشتن سطح موجودی، بر اصل کایزن در مرتب سازی، یا شناسایی اقلامی که دیگر مفید نیستند و از سر راه برداشتن آنها متکی است. این تمرین باعث از بین رفتن درهم و برهمی می شود و زمانی را که تیم شما برای فهرست نویسی و چرخش سهامی که ممکن است حتی استفاده نشود، صرف کند، کاهش می دهد. حسابداری ناب زمانی را که در اینجا صرفه‌جویی می‌کنید، با ارزیابی کارایی سیستم‌هایتان به‌طور کلی زمانی که موجودی غیر ضروری را از سر راه برداشتید، اندازه‌گیری می‌کند.

به ترتیب تنظیم کنید

 هنگامی که مشخص کردید چه اقلام موجودی را در مقابل مواردی که دور می اندازید نگه می دارید، رویکرد کایزن بر ایجاد نظم در میان سهامی که هنوز در دسترس دارید تأکید می کند. به نظر می رسد که فرآیند سازماندهی در ظاهر با بهره وری تداخل دارد، زیرا شما به جای تولید، وقت خود را صرف ترتیب دادن می کنید. با این حال، مشاهدات حسابداری ناب نشان می‌دهد که صرف این زمان اضافی در درازمدت باعث صرفه‌جویی در زمان می‌شود، زیرا ساعت‌های غیرضروری را صرف جستجوی آنچه در یک انبار آشفته نیاز دارید، نمی‌کنید.

درخشش

مانند نظم دادن به موارد، تمیز نگه داشتن فضای کار شما بیشترین بهره را از منابع شما می‌برد و به کسب و کار شما اجازه می‌دهد تا به آرامی و بدون درهم‌کاری، حوادث غیرضروری یا خرابی تجهیزات به دلیل مراقبت نادرست کار کند. سود خالص حاصل از این مراقبت اضافی در اعداد حسابداری ناب شما به شکل افزایش راندمان و صورت‌حساب‌های تعمیر کمتر نمایان می‌شود.

استانداردسازی

 هر عملیات تولیدی دارای عناصر مشترک با سایر عملیات و عناصری است که منحصر به مشخصات و فرآیندهای آن است. تولید ناب با تکیه بر دانش عمومی صنعت و همچنین اطلاعات اختصاصی توسعه یافته توسط کارکنان شما، بهترین شیوه ها را شناسایی و استاندارد می کند. با جمع آوری این بینش ها در دستورالعمل های عملیات و آموزش موثر کارکنان، با به حداقل رساندن اشتباهات و به حداکثر رساندن کارایی، هزینه های نیروی کار را کاهش خواهید داد. همچنین از طریق افزایش ثبات، رضایت مشتری را افزایش خواهید داد. سیستم حسابداری ناب شما با داده هایی که فروش قوی و استفاده کارآمد از ساعات کار را نشان می دهد، این پیشرفت ها را به تصویر می کشد.

پایداری

 هنگامی که انرژی و منابع لازم را در چهار مرحله اول فرآیند کایزن قرار دادید، باید سیستم‌ها و حساسیت‌هایی را نیز ایجاد کنید که کارکنان شما را تشویق کنند تا بهبودهایی را که انجام داده‌اند حفظ کرده و حفظ کنند و حتی به بهبود آنها ادامه دهند. حسابداری ناب می تواند توانایی شما در حفظ این تلاش ها را با پیگیری پیشرفت شما در طول زمان و تشخیص مشکلات در حال ظهور در صورت شروع به لغزش سیستم شما، ردیابی کند.

گزارشات حسابداری ناب

اگرچه کسب و کار شما ممکن است با موفقیت و با اشتیاق شیوه های تولید ناب و موجودی ناب را اجرا کند، موفقیت این شیوه ها همیشه در گزارش های حسابداری سنتی منعکس نمی شود. تأثیر موجودی ناب بر ترازنامه شما بارزترین مثال از این اختلاف است: سطوح پایین موجودی، کسب و کار شما را روان و سودآور نگه می دارد، اما آنها در ترازنامه سنتی به عنوان متغیری نشان داده می شوند که باعث می شود شرکت شما ارزش کمتری داشته باشد. حداقل روی کاغذ با این حال، اگر از اصول ناب با موفقیت استفاده می کنید، این ضربه به ترازنامه شما با افزایش متناظر در انتهای صورت سود و زیان شما متعادل می شود، که با گذشت زمان به صورت پول نقد بیشتر به ترازنامه شما باز می گردد. بانک

اگر از یک بانکدار که در اصول ناب آگاه نیست درخواست وام می‌کنید، ممکن است مجبور شوید این مفاهیم را توضیح دهید. می‌توانید یادداشت‌هایی را به همراه صورت‌های مالی خود ارائه دهید، یا می‌توانید به صورت حضوری در جلسات حضوری توضیحاتی ارائه دهید. این اطلاعات پس‌زمینه به تکمیل درخواست وام شما کمک می‌کند و فرصتی را برای شما فراهم می‌کند تا تصوری جامع ایجاد کنید و به صلاحدید وام‌دهنده جذاب شوید. به طور کلی ایده خوبی است که قبل از اینکه به مرحله ارسال درخواست برای تامین مالی برسید، با وام دهندگان تماس بگیرید و شروع به توسعه روابط کنید. اگر کسب و کار شما با مفاهیم و رویکردهایی مانند تولید ناب کار می کند، که ممکن است برای وام دهنده ناآشنا باشد، این ایجاد رابطه بسیار مهم است.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

در یک موقعیت، افراد مختلف می توانند متفاوت رفتار کنند. برخی از افراد با مشکلات دشوار با موفقیت کنار می آیند، اما برخی دیگر دائماً روی همان چنگک می گذارند. برخی از افراد تقریباً بدون هیچ چیز یک تجارت موفق می سازند، در حالی که برخی دیگر از چنین ایده ای عبور می کنند و معتقدند که ارزش توجه آنها را ندارد.

پس چرا برخی از مردم قادر به دیدن، درک و ارزیابی روندها و چشم اندازها هستند، در حالی که برخی دیگر نمی توانند؟ این به این دلیل است که برخی قادر به تفکر استراتژیک هستند، در حالی که برخی دیگر اینطور نیستند.

فرد دارای تفکر استراتژیک با در نظر گرفتن همه عوامل و احتمالات، توانایی تفکر سیستماتیک را دارد، زیرا بی دلیل نیست که کلمه "استراتژی" در ترجمه از یونانی به معنای هنر مدیریت است.

تفکر معمولی برای اعمال روزمره کاملاً کافی است. اما کسانی که بیشتر از زندگی می خواهند، توانایی محاسبه عواقب اقدامات خود و دیگران از قبل به سادگی ضروری است.

بدون تفکر استراتژیک، ساختن یک کسب و کار موفق غیرممکن است، زیرا تنها تفکر استراتژیک به برنامه ریزی بلندمدت کمک می کند، تصمیم می گیرد در چه کسب و کاری سرمایه گذاری کنیم، چگونه منابع را تخصیص دهیم و نتیجه نهایی را پیش بینی کنیم.

اگر برخی از افراد اطرافمان را خردمند، دوراندیش، شهودی، گاهی محتاط خطاب کنیم، متوجه نمی شویم که به طور کلی، آنها توانایی طبیعی برای تفکر استراتژیک دارند.

در زندگی شخصی، ناتوانی در دیدن پیامدهای اعمال خود و اندیشیدن به آینده منجر به بی انگیزگی یا تمایل به انجام کاری و سستی درونی می شود.

در کار تیمی، فقدان تفکر استراتژیک منجر به فقدان هدف مشترک، ناهماهنگی ها و اختلاف نظرها می شود.

بدون تفکر استراتژیک، مدیران ارشد شرکت می توانند فرصت ها را از دست بدهند، منابع یا پول را هدر دهند و رقابت کلی شرکت کاهش یابد.

با این وجود، تفکر استراتژیک یک ویژگی ذاتی نیست، به این معنی که می توان آن را آموخت. و مهمترین معلم تجربه شخصی و حرفه ای است.

چگونه توانایی تفکر استراتژیک را توسعه دهیم

پیش بینی را بیاموزید

قبل از هر اقدامی باید توسعه بیشتر رویدادها و نتیجه نهایی را که می توانیم به دست آوریم تصور کنیم. به عنوان مثال، از خود بپرسید: "من می خواهم به چه چیزی برسم و اعمال یا گفتار من به چه چیزی منجر می شود؟"

با آماده شدن برای ارائه عمومی، ما نه تنها می‌توانیم با دقت به متن فکر کنیم، بلکه می‌توانیم سؤالاتی را نیز تصور کنیم که مخاطب می‌تواند بپرسد. اولاً، از این طریق می‌توانیم بهتر به یاد داشته باشیم که در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم. ثانیا، پاسخ‌های ما مطمئن‌تر خواهند بود، زیرا از قبل آنها را آماده خواهیم کرد. علاوه بر این، بعداً جالب خواهد بود که ببینیم چه تعداد از سؤالات را "حدس زده ایم".

شما می توانید تفکر استراتژیک را در زندگی روزمره خود توسعه دهید. به عنوان مثال، شما به یک سفر می روید و وسایل ما را بسته بندی می کنید، از قبل فکر می کنید و فرض می کنید که در صورت آب و هوای بد، بیماری، از دست دادن مدارک یا پول چه چیزی باید ببرید.

نکته مفید دیگر این است که تا حد امکان اطلاعات جمع آوری کنید و سعی کنید قبل از برنامه ریزی آن ها را تجزیه و تحلیل کنید. به عنوان مثال، اگر به مسافرت می روید، پیش بینی آب و هوا را بررسی کنید و ببینید که آیا باید آن کت و ژاکت را بردارید یا خیر. با این حال، اگر خارج از موقعیت های روزانه فکر کنید، همه چیز پیچیده تر می شود. به عنوان مثال، به عنوان یک صاحب کسب و کار، چگونه می توانید رشد آن را پیش بینی و برنامه ریزی کنید؟ مسئله این است که شما باید تمام جنبه های کسب و کار خود، نحوه انجام کار و زمان و منابع لازم برای تکمیل آن را بدانید. خوشبختانه، بازار امروز ابزارهای مختلفی را ارائه می دهد که این اطلاعات را برای شما جمع آوری و تفسیر می کند. یکی از بهترین راه‌حل‌ها، کنترل هوشمندانه است که به شما کمک می‌کند روال کار روزانه تیم خود را ردیابی کنید و از سستی‌های احتمالی، تهدیدات داخلی یا مصرف بیش از حد منابع مطلع شوید.

البته، شما نمی توانید تمام تفاوت های ظریف را در نظر بگیرید، زیرا تا حدی به مورد بستگی دارید. و تلاش شما برای پیش بینی نباید شبیه فال باشد. شما باید به زندگی یا تجربه حرفه ای خود تکیه کنید، حتی اگر هنوز خیلی غنی نیست. مقایسه نتایج "قبل" و "بعد" بسیار جالب خواهد بود.

از Visualization استفاده کنید

ایجاد تصاویر ذهنی و توصیف آنها در ذهن به شما کمک می کند تا یاد بگیرید اشیا، رویدادها، پروژه ها و غیره را با جزئیات ببینید. به عنوان مثال، می گویید "یک درخت" و شروع به تصور کردن آن با جزئیات می کنید: چقدر پیر است، چقدر بلند است، شاخه هایش چقدر از سطح زمین پایین است، چه پرندگانی روی آنها نشسته اند، چقدر ریشه هایش در زمین عمیق است. با این حال، شخصی که می تواند به طور استراتژیک فکر کند باید نه تنها جزئیات، بلکه کل تصویر - درخت - را به طور کلی ببیند.

به برنامه های پشتیبان فکر کنید

در تلاش برای پیش‌بینی سیر وقایع، طرحی را تصور می‌کنیم که طبق آن عمل خواهیم کرد. گاهی اوقات به نظر می رسد که ما به تمام جزئیات فکر کرده ایم، اما وضعیت واقعی ثابت می کند که همه گمانه زنی های ما اشتباه است g ممکن است شرایط پیش‌بینی نشده‌ای وجود داشته باشد که ما را متحیر کند، زیرا ما مسیر دیگری از اقدامات را برنامه‌ریزی کرده‌ایم.

به همین دلیل است که در حین تلاش برای برنامه‌ریزی اقدامات خود، می‌توانید انواع مختلفی از موقعیت را در نظر بگیرید و رفتار خود را در هر مورد «تمرین» کنید. بگذارید آن را "طرح B" بنامیم.

می توانید درگیری سختی را که قبلاً برای شما اتفاق افتاده است، زمانی که از رفتار خود ناراضی بوده اید، به یاد بیاورید و حداقل 3 راه برای خروج از آن تصور کنید که برای شما کمتر دردناک بود. در آینده، اگر در شرایط مشابهی قرار بگیرید، می توانید نتیجه را پیش بینی کنید و به راحتی بهترین مسیر را انتخاب کنید.

تجربه گذشته را در نظر بگیرید - هم تجربه خودتان و هم از افراد دیگر

بشریت تجربه بزرگی را در تمام عرصه های زندگی در طول قرن ها انباشته کرده است. به همین دلیل است که برای حل یک کار یا مشکل خاص، ابتدا فکر کنید که آیا کسی قبلاً با همان کار یا مشکل روبرو شده است. بر اساس تجربه دیگری، می‌توانیم سیر وقایع را پیش‌بینی کنیم و بدون اختراع مجدد چرخ، زمانی که دیگران برای سال‌ها از آن استفاده می‌کنند، به طور قابل توجهی پیشرفت کنیم.

آنها می گویند افراد موفق با این واقعیت متمایز می شوند که در حالی که دیگران فکر می کنند، موفق ها اشتباه می کنند و آنها را تحلیل می کنند. برای آنها اشتباه اشتباه نیست بلکه تجربه است. پس از عمل، از خود می پرسند: چرا آنطور که من پیش بینی می کردم پیش نرفت. اگر دوره دیگری را بگذرانم نتیجه چه خواهد شد؟ به این ترتیب تفکر استراتژیک آنها توسعه می یابد.

تفکر منطقی را خارج از چارچوب توسعه دهید

ما معمولاً در زندگی روزمره خود را تحت فشار قرار نمی‌دهیم تا تصمیم‌گیری‌های خودکار و تفکر با کلیشه‌ها انجام شود و این چیزی است که ما را از افراد غیرمعمول با تفکر استراتژیک پیشرفته متمایز می‌کند.

برای مثال، یکی از شخصیت‌های سرشناس سریال تلویزیونی که به نان کنجدی نگاه می‌کند، چنین فکر می‌کند: «کنجد از کشورهایی به آمریکا آورده می‌شود که سال آینده سیکادا محصول آن را از بین می‌برد. بنابراین، اگر کنجد را به قیمت فعلی بخرم، می‌توانم آن را به قیمت بالاتری بفروشم و درآمد خوبی داشته باشم.» می توان گفت که این فرد دارای تفکر استراتژیک است زیرا برای افراد دیگر فقط نان کنجدی است.

مسلماً برای چنین تفکری، شهود کافی نیست. شما باید تجربه و دانش داشته باشید.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

چه چالش هایی ممکن است یک رهبر رادیکال دست از پا درآورد؟

مدیران باید بر چه مشکلات ادراکی با شکست ها غلبه کنند؟

چگونه به عنوان یک مدیر با همکاران خود جلسه داشته باشیم

مهارت های رفتار سازمانی مورد نیاز مدیران

هزینه و مزایای کار گروهی

برای بقا، یک شرکت باید تلاش خود را بر ایجاد درآمد در مواجهه با رقابت متمرکز کند. این امر مستلزم آن است که همه کارفرمایان، مدیران و تیم ها برای دستیابی به اهداف شرکت با هم متحد شوند، نیازی که متأسفانه می تواند با تضاد درونی سازمانی از مسیر خارج شود. برای اینکه کارکنان خود را بر مولد بودن و بهبود رقابت متمرکز نگه دارید، لازم است دلایل تعارض سازمانی را درک کنید.

وجود انتظارات نامشخص

این وظیفه یک کارمند است که انتظارات مدیر خود را برآورده کند، اما اگر این انتظارات اشتباه درک شود، ممکن است تعارض ایجاد شود. مدیران باید زمانی را صرف انتقال شفاف اهداف خود به کارکنان و سپس تایید کتبی آن اهداف کنند. یک مدیر همچنین باید کارکنان خود را تشویق کند تا در مورد اهدافشان سؤال بپرسند و جلسات منظمی را برای بحث در مورد اهداف و بهترین راه رسیدن به آنها برگزار کند.

خرابی در ارتباطات

اگر یک بخش برای انجام کار خود از بخش دیگری به اطلاعات نیاز داشته باشد و بخش دوم به درخواست اطلاعات پاسخ ندهد، ممکن است تضاد ایجاد شود. برخی از اختلافات بین بخشی ممکن است باعث ایجاد یک نگرش غیر پاسخگو شود که می تواند به سرعت به یک درگیری داخلی تبدیل شود.

راه دیگر ایجاد این نوع تضاد، دادن یک پاسخ دایره ای مانند موضوعی است که دائماً «در حال بررسی» است. هنگامی که افراد یا ادارات در پاسخگویی به درخواست‌های اطلاعاتی تأخیر می‌کنند، یا عمداً اطلاعات را مخفی می‌کنند، بهتر است فوراً با یک ملاقات شخصی با هر دو طرف برای حل وضعیت، به وضعیت رسیدگی شود.

درک نادرست اطلاعات

درگیری داخلی گاهی ممکن است در نتیجه یک سوء تفاهم ساده به وجود بیاید. ممکن است یک نفر اطلاعات را اشتباه درک کند و این می تواند باعث ایجاد یک سری درگیری ها شود. برای مقابله با این نوع شرایط، بهتر است که فرد به سوء تفاهم خود اعتراف کند و با طرف های آسیب دیده برای اصلاح وضعیت همکاری کند. به عنوان مثال، اگر مدیر تولید اهداف تولید محصول را اشتباه درک کند، ممکن است مدیر فروش محصول کافی برای فروش نداشته باشد. مسئولیت یک اشتباه می تواند به سرعت یک تعارض بالقوه سازمانی را خنثی کند.

عدم مسئولیت پذیری کارکنان

تعارض سازمانی ممکن است از ناامیدی ناشی شود. یکی از منابع ناامیدی عدم پاسخگویی است. اگر مشکلی پیش آمده باشد و هیچ کس حاضر نباشد مسئولیت آن مشکل را بپذیرد، این عدم پاسخگویی می تواند در کل شرکت نفوذ کند تا زمانی که مشکل حل شود. یکی از راه‌های مبارزه با عدم پاسخگویی این است که از هر کسی که با سندی در تماس است نام خود را امضا کرده و تاریخ را درج کند. دنباله کاغذ ممکن است گاهی اوقات منبع مشکل را پیدا کند، که سپس می توان به آن پرداخت.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

هر کارمندی در محل کار نیازها و انتظارات خاصی دارد و زمانی که افراد احساس می کنند که این خواسته ها برآورده نمی شوند یا نادیده گرفته می شوند، ممکن است تعارض در محل کار ایجاد شود.

چه چیزی باعث تعارض در محل کار می شود؟

تعارض سازمانی یا در محل کار می تواند نتیجه موارد زیر باشد:

  • مدیریت ضعیف
  • رفتار ناعادلانه
  • نقش های شغلی نامشخص
  • آموزش ناکافی
  • ارتباط ضعیف
  • محیط کار بد
  • عدم وجود فرصت های برابر
  • قلدری و آزار و اذیت

تغییرات قابل توجهی در محصولات، نمودارهای سازمانی، ارزیابی ها یا سیستم های پرداخت

علل اصلی درگیری در محل کار

سایر علل عمده تعارض در محل کار عبارتند از:

تضادهای شخصیتی

 «ترکیب شخصیت» در یک تیم ممکن است زمانی که یکی از اعضای جدید کارکنان به آن ملحق می‌شود یا دو همکار به طور ناگهانی با هم درگیر شوند، ناراحت شود. افراد همچنین ممکن است به موقعیت های دشوار یا چالش برانگیز به روشی غیر مفید یا غیرمولد پاسخ دهند.

نیازها و انتظارات غیر واقعی

تعارض در محل کار اغلب زمانی ایجاد می شود که کارفرمایان نیازهای کارمندان را نادیده می گیرند یا انتظارات غیر واقعی را تعیین می کنند. به عنوان مثال، تنظیم ساعاتی که کارمندان را در انجام مسئولیت های مراقبت از کودک دشوار می کند.

ارزش‌های تجاری

اکثر مردم ایده‌های بسیار روشنی در مورد آنچه که فکر می‌کنند منصفانه است دارند، و رویه‌ها و سیاست‌های سازمان شما باید این را منعکس کند. به عنوان مثال، گوش دادن منصفانه به کسی یا توضیح دلیل پشت یک تصمیم.

مسائل حل نشده محل کار

برای مثال، یک کارمند ممکن است به دلیل سبک رهبری "تهاجمی" مدیر خود بخواهد به تیم دیگری منتقل شود. با این حال، کارمند ممکن است دلایل دیگری داشته باشد - برای مثال، آنها ممکن است مدیر خود را به دلیل عدم آموزش یا پیشرفت شغلی سرزنش کنند.

افزایش حجم کار

گاهی اوقات تعارض در محل کار به این دلیل ایجاد می شود که افراد احساس می کنند بیش از حد تحت فشار قرار می گیرند و اگر احساس کنند حجم کاری آنها غیرقابل کنترل است، عصبانیت ایجاد می شود.

علت اصلی تعارضات محل کار را مشخص کنید

درک علت اصلی ناراحتی یک فرد یا گروه مهم است. به عنوان مثال، ممکن است به نظر برسد که فردی در یک تیم با حجم کاری غیرقابل کنترل دست و پنجه نرم می کند، اما ممکن است از کارمند دیگری که به نظر می رسد کار کمتری برای انجام دادن دارد، ناراحت باشد. همچنین ممکن است در نتیجه تغییرات سازمانی، تجدید ساختار، یا ترفیعاتی باشد که به سایر کارکنان داده شده است.

برای کمک به مدیریت تضاد در محل کار، به رابطه قبلی بین کارمند و مدیرش و همسالانش برای یافتن نشانه‌هایی از تعارضات گذشته و احساساتی که ممکن است بر آنها تأثیر بگذارد نگاه کنید.

جلوگیری از تعارض در محل کار

شما می توانید خط مشی ها و رویه هایی را برای کمک به پیشگیری و مدیریت تضاد در محل کار تعیین کنید. برای اطلاعات بیشتر به پیشگیری از درگیری مراجعه کنید.

 

کنار آمدن با تغییر

تغییر می تواند باعث شود کارکنان احساس آسیب پذیری و عدم اطمینان کنند، زیرا آنها نگران آینده شغلی خود هستند. بنابراین، مدیران باید در مورد تغییرات آتی با کارکنان ارتباط برقرار کرده و مشورت کنند تا آنها احساس بیگانگی نکنند و گلایه ای را مطرح نکنند.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

امروزه اکثر شرکت ها بازاریابی دیجیتالی را انجام می دهند که چندین سال پیش رایج نبود. تنها یک کلیک فاصله با اطلاعات باعث محبوبیت این استراتژی می شود.

موارد زیر قابل اعمال است:

  • بازاریابی ورودی، برای جذب و تبدیل مشتریان به صورت ارگانیک از طریق محتوای مفید استفاده می شود
  • ارسال پستی که در آن می توان ارتباطات بخش بندی شده را برقرار کرد
  • شبکه های اجتماعی برای ارتباط پست های شما با مشتریان
  • موتورهای جستجوی وب برای نشان دادن نام تجاری در اولین گزینه ها، در میان دیگران

با نوع استراتژی های ذکر شده می توانید تجسم کنید که به چه اهدافی می خواهید برسید و چه نتایجی را می خواهید در کوتاه مدت برای شرکت خود به ارمغان بیاورید.

استراتژی بازاریابی چیست؟ تعریف و مثال

استراتژی بازاریابی تمام اهداف و مقاصد بازاریابی یک شرکت است که در یک برنامه جامع واحد ترکیب شده اند. مدیران تجاری یک استراتژی بازاریابی موفق را از تحقیقات بازار ترسیم می کنند. آنها همچنین روی ترکیب مناسب محصول تمرکز می کنند تا بتوانند بیشترین سود را ببرند.

به زبان ساده؛ استراتژی بازاریابی یک استراتژی است که برای تبلیغ یک کالا یا خدمات و کسب سود طراحی شده است. در این زمینه، کلمه "خوب" به معنای "محصول" است.

یک استراتژی بازاریابی خوب به شرکت ها کمک می کند تا بهترین مشتریان خود را شناسایی کنند. همچنین به آنها کمک می کند تا نیازهای مصرف کنندگان را درک کنند. با یک استراتژی خوب می توان موثرترین روش های بازاریابی را پیاده سازی کرد. برای مثال، یک طرح خوب بازاریابی املاک و مستغلات به مشارکت گسترده جامعه و شبکه شخصی نیاز دارد.

برای گسترش دانش خود و گسترش دامنه استراتژی هایی که می توانید اجرا کنید، باید در مورد بازاریابی CPA، بازاریابی دیجیتال، بازاریابی دهان به دهان و بازاریابی رابطه مند بیاموزید.

استراتژی بازاریابی بلند مدت است

استوارت دانلوپ، بنیانگذار LinkBuilder.io، می‌گوید که استراتژی‌های بازاریابی، رویکردهای بلندمدت و آینده‌نگر برای برنامه‌ریزی هستند. هدف اساسی آنها دستیابی به مزیت رقابتی است.

زمانی که یک شرکت در ارائه یک محصول یا خدمات نسبت به رقیب یا رقبا برتری داشته باشد، دارای مزیت رقابتی است. برای مثال مرسدس مزیت رقابتی نسبت به دیگر خودروسازان لوکس دارد زیرا خودروهایش ارزش خود را حفظ می کنند.

مرسدس این مزیت رقابتی را یک شبه یا به دلیل خوش شانسی به دست نیاورد. این بخشی از استراتژی بلند مدت شرکت بود. به طور خاص، بخشی از استراتژی بازاریابی آن است.

یک استراتژی بازاریابی دارای جزئیاتی است که می خواهید به کجا برسید. یک طرح بازاریابی توضیح می دهد که چگونه می خواهید به آنجا برسید.

استراتژی بازاریابی در مقابل طرح بازاریابی

بسیاری از مردم این دو اصطلاح را به جای هم استفاده می کنند، اما معانی آنها کاملاً متفاوت است. این شامل توضیح اهدافی است که یک شرکت باید با تلاش های بازاریابی خود به آن دست یابد. اهداف تجاری یک شرکت، استراتژی آن را شکل می دهد.

اهداف تجاری و استراتژی بازاریابی هر کسب و کاری باید دست به دست هم بدهند.

برنامه ی بازاریابی

طرح بازاریابی یک کسب و کار چگونگی دستیابی به اهداف بازاریابی خود را توصیف می کند. TheBalancesmb.com در مورد برنامه بازاریابی یک شرکت موارد زیر را می گوید:

"این کاربرد استراتژی شما است - نقشه راهی که شما را از یک نقطه به نقطه دیگر راهنمایی می کند."

بنابراین، در بازاریابی، استراتژی "چه" را توصیف می کند در حالی که برنامه "چگونه" را توصیف می کند. متأسفانه، بسیاری از مردم سعی می کنند به "چگونه" دست یابند بدون اینکه ابتدا تعیین کنند "چی" چیست. ابتدا باید «چه چیزی» را می خواهید به دست آورید، تعیین کنید و سپس «چگونه» آن را انجام دهید. به عبارت دیگر، استراتژی بازاریابی شما باید مقدم بر برنامه بازاریابی شما باشد.

قبل از اینکه تصمیم بگیرم مثلاً پیاده یا سواره سفر کنم، باید مشخص کنم که کجا می خواهم بروم.

تعیین سطوح مخارج بازاریابی

به منظور تدوین برنامه بازاریابی، ابتدا باید استراتژی بازاریابی را برای اهداف بلندمدت شرکت انتخاب کرد. برای این کار می‌توانید با ایجاد اهداف هوشمند، انجام تجزیه و تحلیل SWOT یا تجزیه و تحلیل FAB، از جمله روش‌های دیگر برای ساختاربندی خوب آنچه می‌خواهید انجام دهید، چگونه باید آن را انجام دهید و چه نتایجی می‌توانید به دست آورید، همراه باشید.

برخی از استراتژی های سنتی که امروزه هنوز به طور گسترده توسط سازمان ها استفاده می شود. با این حال، جهان در حال توسعه مداوم رسانه‌ای است، بنابراین شرکت‌ها نیز فشار را برای استفاده از انواع دیگر استراتژی‌های بازاریابی برای بقا و تغییر فرآیندهای تغییر احساس می‌کنند، به همین دلیل است که استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد.

شرکت باید خود را با تغییرات توسعه فناوری، کانال های ارتباطی، ذهنیت مشتری و فرآیندهای مختلف که دنیای امروز به شدت در حال حرکت است، وفق دهد. همه سازمان ها استراتژی های بازار را به یک شکل اجرا نمی کنند. همانطور که تنوع افراد وجود دارد، برندها نیز تنوع دارند و هر کدام ترجیحات و نیازهای خاصی دارند. استراتژی هایی را انتخاب کنید که برای شما مناسب است و شما را به سمت مخاطب مناسب می برد.

نحوه ایجاد استراتژی های بازاریابی

NIBUSINESSINFO.CO.UK می گوید که چهار عنصر کلیدی برای ایجاد یک استراتژی بسیار مهم هستند. در زیر لیستی از آن عناصر با توضیحی در مورد آنچه که شامل می شوند آورده شده است:

تقسیم بندی

مشتریان فعلی و بالقوه یک شرکت در بخش ها یا گروه های خاصی قرار می گیرند. شما باید آنها را بر اساس نیازهایشان مشخص کنید.

شما می توانید این گروه ها و نیازهای آنها را از طریق گزارش های بازار و تحقیقات بازار شناسایی کنید. به محض اینکه بدانید آنها چه هستند، باید به طور مؤثرتری نسبت به رقبای خود به آن نیازها رسیدگی کنید. همچنین باید به انتظارات مصرف کنندگان توجه کنید.

هدف گذاری و موقعیت یابی

شما باید بخش هایی از بازار را هدف قرار دهید که بیشترین سود را برای کسب و کار شما نشان می دهند. آنچه محصول یا خدمات شما ارائه می دهد باید مطابق با نیازها و انتظارات بازار هدفی باشد که انتخاب کرده اید.

استراتژی بازاریابی شما باید از نقاط قوت شما نهایت استفاده را ببرد. mhttps://marketbusinessnews.com/financial-glossary/what-are-marketing-tactics-definition-and-examples/ust همچنین نیازها را برآورده می کند و انتظارات بخش هدف شما را برآورده می کند.

تاکتیک های تبلیغاتی

وقتی استراتژی بازاریابی خود را طراحی کردید، باید تصمیم بگیرید که چگونه مطمئن شوید بخش هدف شما از محصول یا خدمات شما اطلاع دارد. همچنین باید به آنها بگویید چرا و چگونه محصول شما می تواند نیازهای آنها را برآورده کند.

شما می توانید این کار را از طریق تبلیغات، کمپین های روابط عمومی، نمایشگاه ها و بازاریابی اینترنتی انجام دهید. بازاریابی اینترنتی یعنی همان بازاریابی دیجیتال، یعنی بازاریابی آنلاین.

نظارت، ارزیابی و ارزیابی

شما باید استراتژی خود را نظارت و ارزیابی یا ارزیابی کنید. مهم است. متأسفانه بسیاری از افراد در تجارت از این بخش صرف نظر می کنند.

نظارت و ارزیابی به شرکت ها کمک می کند تا ببینند استراتژی آنها چقدر خوب عمل می کند. همچنین به آنها کمک می کند تا یک استراتژی بازاریابی آینده را طراحی کنند. به عبارت دیگر، فواید کوتاه مدت و بلند مدت دارد.

نتیجه

استراتژی بازاریابی نوعی استراتژی است که با آن هر واحد تجاری برای دستیابی به اهداف بازاریابی خود از طریق:

  • انتخاب بازار هدفی که می خواهید به آن برسید
  • تعریف موقعیتی که شما سعی خواهید کرد در ذهن مشتریان هدف خود به دست آورید
  • انتخاب ترکیب یا ترکیب بازاریابی (محصول، توزیع، قیمت و تبلیغات) که با آن قصد دارید نیازها یا خواسته های بازار هدف را برآورده کنید.
  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

تفکر استراتژیک نوعی تفکر انتقادی سازمانی و عملی است. تفکر استراتژیک شامل دیدن تصویر بزرگ، برنامه‌ریزی پیش‌رو و عملی کردن فکر است، معمولاً برای به دست آوردن مزیت رقابتی در تجارت. متفکران استراتژیک می توانند این شایستگی ها را برای پیگیری موقعیت های مدیریت ارشد در شرکت خود یا بهبود استراتژی های تجاری خود تقویت کنند.

5 ویژگی متفکران استراتژیک

همه متفکران استراتژیک یکسان استراتژی نمی کنند، اما چند ویژگی مشترک دارند.

آینده نگری استراتژیک

 متفکران استراتژیک توانایی پیش بینی و پیش بینی مشکلات احتمالی را دارند. آن‌ها می‌دانند که داشتن یک برنامه پشتیبان (یا چندین) می‌تواند به آنها کمک کند تا زمانی که همه چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود، سریع حرکت کنند.

ذهن کنجکاو

 متفکران استراتژیک از زیر سوال بردن یا به چالش کشیدن تفکر متعارف هراسی ندارند. آنها می دانند که پرسیدن سوال درست به اندازه یافتن راه حل مناسب مهم است.

نگرش انعطاف‌پذیر

 استراتژیست‌های خوب این توانایی را دارند که زمانی که یک مسیر عملی نتایج مورد نظر را ارائه نمی‌کند، حرکت کنند. آنها همچنین در مورد ارزیابی مجدد ایده‌ها و مفروضات خود با آشکار شدن اطلاعات جدید، انعطاف‌پذیر هستند.

توانایی اتصال نقاط

 استراتژیست ها در شناسایی الگوها و معنا بخشیدن به روندهای فراگیر مهارت دارند.

توانایی زمینه سازی اطلاعات

 تفکر استراتژیک مستلزم دیدن اطلاعات از دریچه گذشته، حال و آینده برای پرداختن به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت است.

4 نکته برای توسعه مهارت های تفکر استراتژیک

برای توسعه مهارت‌های مؤثر در حل مسئله، تصمیم‌گیری و طوفان فکری، لازم نیست با یک ذهنیت استراتژیک متولد شوید.

سوالات خود را بپرسید

بررسی انتقادی آنچه که تصور می کنید درست است و زیر سوال بردن خرد متعارف می تواند به شما کمک کند که تعصبات خود را به چالش بکشید. بازجویی از مفروضات شما همچنین می تواند به شما کمک کند تا برای حل مشکلات خارج از چارچوب فکر کنید.

برای گوش دادن وقت بگذارید

 یک متفکر استراتژیک ماهر قبل از انجام حرکت گوش می دهد. هنگام کار با یک تیم، دیدگاه همه را در نظر بگیرید و بسیاری از دیدگاه‌ها را هضم کنید تا رویکرد ظریف‌تری برای حل مسئله داشته باشید. هنگامی که به تنهایی کار می کنید، جمع آوری اطلاعات تا حد امکان می تواند منجر به سوالات و بینش های جدیدی شود که برنامه استراتژیک شما را بیشتر اصلاح می کند.

اولویت بندی را یاد بگیرید

 چه اهداف شما شخصی باشد و چه حرفه ای، رتبه بندی آیتم های اقدام از مهم ترین تا کم اهمیت ترین می تواند به شما کمک کند تا بر روی یک مسیر عمل متمرکز بمانید.

در مورد اینکه چه چیزی موثر بوده و چه چیزی موثر نیست فکر کنید

پس از اجرای برنامه خود، زمانی را برای ارزیابی موفقیت ها و شکست ها اختصاص دهید. کدام بخش از فرآیند به خوبی کار کرد که می خواهید دفعه بعد تکرار کنید؟ چه چیزی را می توان بهبود بخشید؟ از تمام معیارهایی که در اختیار دارید و هر بینشی که به دست می آورید برای بهبود برنامه استراتژیک بعدی خود استفاده کنید.

آیا می خواهید درباره کسب و کار بیشتر بدانید؟

عضویت سالانه MasterClass را برای دسترسی انحصاری به درس‌های ویدیویی که توسط افراد برجسته کسب‌وکار تدریس می‌شوند، از جمله دانیل پینک، کریس واس، رابین رابرتز، سارا بلیکلی، باب ایگر، هوارد شولتز، آنا وینتور و غیره دریافت کنید.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

ظهور ابزارهای داشبورد مبتکرانه، تعاملی و مبتنی بر داده، ایجاد داشبوردهای مؤثر - مانند آنچه در بالا نشان داده شد - سریع، ساده و در دسترس برای مشاغل آینده‌نگر امروزی ایجاد کرده است. وارد دنیای طراحی داشبورد و اصول آن شوید.

در عصر دیجیتال، نیاز چندانی به بخش تکنسین های فناوری اطلاعات، به علاوه یک طراح گرافیک واجد شرایط، برای ایجاد یک داشبورد داده خیره کننده وجود ندارد. با این حال، اگر می‌خواهید از موفقیت بهینه لذت ببرید، به دست آوردن درک محکمی از قضاوت منطقی و تفکر استراتژیک ضروری است - به ویژه در مورد اصول طراحی داشبورد.

در این مرحله، شما قبلاً به بزرگترین بخش کار پرداخته اید - جمع آوری داده ها، تمیز کردن آنها، ادغام منابع مختلف داده، و ایجاد ترکیبی از معیارهای مفید. اکنون، نوبت به بخش سرگرم کننده است.

در اینجا، می توانید خلاقیت خود را مجذوب خود کنید و یک داشبورد زیبا، خیره کننده و رنگارنگ طراحی کنید. برای نگاهی به بیش از 80 طرح عالی که الهام‌بخش شما هستند، به شما پیشنهاد می‌کنیم صفحه داشبورد زنده ما را بررسی کنید، جایی که مجموعه‌ای از تصاویر بصری را بر اساس صنعت، عملکرد و پلتفرم ایجاد کرده‌ایم.

متأسفانه، شما نمی توانید با طرح هایی مانند پیکاسوی بعدی بازی کنید. بهترین روش‌های طراحی داشبورد وجود دارد که باید از آنها پیروی کنید تا داده‌های خود را به بهترین شکل نمایش دهید و تجزیه و تحلیل و عملی کردن آن آسان باشد.

داشبورد کسب و کار شما باید کاربرپسند باشد و کمک اساسی در فرآیند تصمیم گیری باشد. برای کمک به شما در سفر به سمت موفقیت مبتنی بر داده، 7 اصل طراحی داشبورد را بررسی می کنیم که به شما اطمینان می دهد جامع ترین داشبورد را برای نیازهای تجاری شخصی خود ایجاد می کنید.

7 اصل طراحی داشبورد و بهترین شیوه ها توسط Datapine

این 7 بهترین شیوه طراحی داشبورد قطعی، تمام دانشی را که برای ایجاد داشبوردهای داده‌ای خیره‌کننده و مبتنی بر نتایج بر مبنای پایدار نیاز دارید، به شما می‌دهد.

داشبوردهای عالی واضح، تعاملی و کاربرپسند هستند. آنها باید اطلاعات را در یک نگاه از طریق تجسم داده‌های کارآمد به اشتراک بگذارند که کاربران را قادر می‌سازد تا بینش‌های عملی را استخراج کنند، روندها و الگوها را شناسایی کنند و فرصت‌های بهبود را از طریق یک فرآیند تحلیل داده‌های آنلاین دوستانه پیدا کنند. با در نظر گرفتن این نیازها، اساس یک طراحی داشبورد کارآمد UX باید اولویت‌بندی مرتبط‌ترین داده‌ها، تفکر در مورد قابلیت استفاده، و هدایت اهداف اصلی کسب‌وکار باشد.

اصول طراحی داشبورد مدیریتی به عنوان بخشی از یک فرآیند ساختاریافته مؤثرتر است. در اینجا، ما این دستورالعمل‌های طراحی داشبورد تحلیلی را مرور می‌کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که هیچ یک از مراحل حیاتی را از دست ندهید.

1. مخاطبان خود را در نظر بگیرید

در مورد بهترین شیوه های داشبورد در طراحی، مخاطبان شما یکی از مهم ترین عواملی است که باید در نظر بگیرید. شما باید بدانید که چه کسانی از داشبورد استفاده می کنند و برای چه هدفی از آن استفاده می کنند تا بهترین ابزار تحلیلی را برای آنها ایجاد کنید.

برای انجام موفقیت آمیز این کار، باید خود را به جای مخاطبان خود قرار دهید. زمینه و دستگاهی که کاربران به طور مرتب به داشبورد خود دسترسی خواهند داشت، پیامدهای مستقیمی بر سبک نمایش اطلاعات خواهد داشت. آیا داشبورد در حال حرکت، در سکوت روی میز اداری مشاهده می شود یا به عنوان یک ارائه در مقابل تعداد زیادی از مخاطبان نمایش داده می شود؟

علاوه بر این، اگر نمودارها را خیلی پیچیده جلوه دهید، کاربران زمان بیشتری را نسبت به بدون داشبورد صرف تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌کنند. تجزیه و تحلیل داده های نمایش داده شده بر روی داشبورد باید ارزش بیشتری ارائه دهد. به عنوان مثال، یک کاربر برای دستیابی به اطلاعاتی که به دنبال آن بود، نباید به تنهایی محاسبات بیشتری انجام دهد، زیرا هر چیزی که نیاز دارد به وضوح در نمودارها نمایش داده می شود. همیشه سعی کنید خود را در جایگاه مخاطب قرار دهید.

با این حال، هرگز نباید هدف از طراحی داشبورد را فراموش کنید. شما این کار را به این دلیل انجام می‌دهید که می‌خواهید داده‌ها را به روشی واضح و قابل دسترس ارائه کنید که فرآیند تصمیم‌گیری را برای مخاطب خاصی در ذهن تسهیل کند. اگر مخاطبان سنتی‌تر هستند، به شما پیشنهاد می‌کنیم از طراحی کمتر «فانتزی» پیروی کنید و چیزی پیدا کنید که طنین‌انداز بهتری داشته باشد. شما می توانید با پرسش مستقیم از شخصی که به داشبورد نیاز دارد، به راحتی تمام اطلاعات لازم را دریافت کنید.

اصول طراحی داشبورد اجرا شده در فروش، با تمرکز بر معیارهای سطح بالا مانند درآمد، سود، هزینه، فروش افزایشی، درآمد انباشته، نرخ های فروش متقابل و غیره.

به خاطر داشته باشید که کاربر به دنبال چه داده هایی خواهد بود؟ چه اطلاعاتی به او کمک می کند تا وضعیت فعلی را بهتر درک کند؟ اگر دو مقدار نسبی دارید، چرا نسبتی برای نشان دادن یک تکامل یا نسبت اضافه نمی کنید تا واضح تر شود؟ یک نکته مهم نیز اضافه کردن امکان مقایسه شماره شما با دوره قبلی برای کاربر است. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که همه کاربران به یاد داشته باشند که نتایج فروش سال گذشته یا نرخ حفظ سه ماهه گذشته چه بوده است. افزودن یک نسبت تکامل و یک شاخص روند، ارزش زیادی به معیارهای شما، اعم از KPI لجستیک یا تدارکات، اضافه می‌کند و باعث می‌شود مخاطب شما را دوست داشته باشد.

2. اهداف خود را تعیین کنید

اصل طراحی رابط کاربری داشبورد بعدی رابطه مستقیمی بین نیازهای کاربر و هدف داشبورد دارد که تعیین اهداف نهایی شماست. در عوض شما در حال ایجاد یک داشبورد مشتری یا یک گزارش داخلی هستید، هر داشبوردی که ایجاد می کنید هدفی را دنبال می کند و از طریق داده ها به سوالات کلیدی پاسخ می دهد. در اینجا، مهم است که در نظر بگیرید که همه داده‌های موجود برای فرآیند تحلیل مفید نیستند و اشتباه گرفتن این بخش از فرآیند می‌تواند تلاش‌های بعدی شما را بی‌معنی کند.

برای انجام درست این مرحله، باید به دقت در نظر بگیرید که چه معیارها و مجموعه‌های داده‌ای برای اهدافی که می‌خواهید با این داشبورد اندازه‌گیری یا به‌دست آیند، ارزش ایجاد کنند. پاسخ به سوالاتی مانند؛ دقیقاً چه چیزی باید اندازه گیری شود؟ چه کسی آن را اندازه گیری خواهد کرد؟ فاصله زمانی اندازه گیری چقدر است؟ ممکن است شما را در جهت درست راهنمایی کند. هنگامی که درک روشنی از هدف اصلی گزارش خود داشته باشید، انتخاب KPIهای مناسب بسیار آسان تر خواهد بود. بیشتر در مورد آن در مورد زیر!

3. KPIهای مرتبط را انتخاب کنید

برای طراحی داشبورد KPI واقعاً مؤثر، انتخاب شاخص‌های عملکرد کلیدی (KPI) مناسب برای نیازهای کسب‌وکار شما ضروری است. هنگامی که اهداف نهایی خود را تعیین کردید و مخاطبان هدف خود را در نظر گرفتید، می توانید بهترین KPI را برای نمایش در داشبورد خود انتخاب کنید.

KPIهای شما به شکل‌دهی جهت داشبوردهای شما کمک می‌کنند، زیرا این معیارها نمایش‌های بصری بینش‌های مرتبط را بر اساس حوزه‌های خاص کسب‌وکار نشان می‌دهند.

برای کمک به شما در تصمیم گیری، ما بیش از 250 نمونه KPI را در کتابخانه غنی خود برای مهم ترین عملکردها در یک تجارت، صنعت و پلت فرم انتخاب کرده ایم. یک مثال از صنعت خرده فروشی می آید:

حجم کل فروش، KPI خرده فروشی که میزان فروش را در یک دوره زمانی نشان می دهد.

این KPI خرده فروشی، حجم کل فروش و میانگین اندازه سبد را در یک دوره زمانی نشان می دهد. این معیار برای خرده فروشان بسیار مهم است که تشخیص دهند چه زمانی تقاضا برای محصولات یا خدمات آنها بیشتر و/یا کمتر است. به این ترتیب تشخیص مناطقی که عملکرد خوبی ندارند و مطابق با آن تنظیم می شود (ایجاد تبلیغات، تست A/B، تخفیف ها و غیره) بسیار آسان تر است.

4. یک داستان با داده های خود بگویید

پیروی از گردش کار برای طراحی داشبورد موثر UX، لحظه شروع ساختن داستان سرایی داده‌های شما فرا می‌رسد.

به بیان ساده، داستان سرایی داشبورد فرآیند ارائه داده ها به شیوه ای بصری است که کل روایت فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها را به منظور درک مؤثر استراتژی ها و اهداف تجاری به تصویر می کشد. به عبارت دیگر، داستان سرایی کارآمد به شما کمک می کند پیام خود را به واضح ترین شکل ممکن منتقل کنید.

این یک گام اساسی است زیرا یک داستان داده موثر شکاف بین کاربران فنی بیشتر و آنهایی را که هیچ نزدیکی به تجزیه و تحلیل ندارند، کاهش می دهد. همانطور که فوربس در یکی از مقالات خود بیان می کند: "داستان نویسان از روایت های داده محور برای روشنگری اعضای تیم استفاده می کنند که تجزیه و تحلیل داده ها برای آنها در دسترس نیست، در دسترس نیست یا صرفاً بهترین استفاده از زمان آنها نیست."

یک تمرین خوب برای داستان سرایی داده کارآمد این است که داشبورد خود را از قبل طراحی کنید. برنامه ریزی نمودارهایی که بر اساس مخاطبان و اهداف خود درج خواهید کرد، به شما کمک می کند تا زمانی که واقعاً ساخت داشبورد خود را شروع می کنید تمرکز بیشتری داشته باشید. به این ترتیب از قرار دادن ترکیبی از تجسم ها و دیدن اینکه آیا آنها در کنار هم معنا دارند اجتناب می کنید، اما در عوض با توجه به سطح درک کاربران و اهداف نهایی، گزارش های مفیدی تولید می کنید.

5. زمینه را فراهم کنید

بدون ارائه زمینه، چگونه متوجه خواهید شد که آیا آن اعداد خوب یا بد هستند یا اینکه معمولی یا غیرعادی هستند؟ بدون مقادیر مقایسه، اعداد روی داشبورد برای کاربران بی معنی هستند. و مهمتر از آن، آنها نمی دانند که آیا اقدامی لازم است یا خیر. به عنوان مثال، طراحی داشبورد مدیریتی بر معیارهای سطح بالا تمرکز می کند که به راحتی قابل مقایسه هستند و متعاقباً یک داستان بصری ارائه می دهند.

همیشه سعی کنید حداکثر اطلاعات را ارائه دهید، حتی اگر برخی از آنها برای شما واضح به نظر می رسد، ممکن است مخاطبان شما آنها را گیج کنند. تمام محورها و واحدهای اندازه گیری را نام ببرید و عناوین را به همه نمودارها اضافه کنید. به یاد داشته باشید که مقادیر مقایسه را ارائه دهید. قانون سرانگشتی در اینجا استفاده از رایج ترین مقایسه ها است، به عنوان مثال، مقایسه در برابر یک هدف تعیین شده، در برابر یک دوره قبل، یا در برابر یک مقدار پیش بینی شده. این یک eff است نکته موثر طراحی داشبورد که همیشه باید در نظر داشته باشید.

6. سعی نکنید همه اطلاعات را در یک صفحه قرار دهید

مورد بعدی در خلاصه نکات طراحی داشبورد ما یک سوال اطلاعاتی است. این طلایی ترین اصول طراحی داشبورد هم به دقت و هم به هدف گیری صحیح مخاطب اشاره دارد.

با این اوصاف، هرگز نباید داشبوردهای یک‌اندازه ایجاد کنید و همه اطلاعات را در یک صفحه جمع نکنید. در مورد مخاطبان خود به عنوان گروهی از افراد فکر کنید که نیازهای متفاوتی دارند - یک مدیر فروش نیازی به دیدن داده های یکسانی مانند یک متخصص بازاریابی، بخش منابع انسانی یا متخصصان تحلیل لجستیک ندارد. اگر واقعاً می‌خواهید همه داده‌ها را روی یک داشبورد قرار دهید، می‌توانید از برگه‌ها برای تقسیم کردن اطلاعات در هر موضوع یا موضوع استفاده کنید و یافتن اطلاعات را برای کاربران آسان‌تر می‌کند. به عنوان مثال، می‌توانید داشبورد بازاریابی را به بخش‌هایی تقسیم کنید که به بخش‌های مختلف وب‌سایت مانند صفحات محصول، وبلاگ، شرایط استفاده و غیره اشاره دارد. کاربر به طور بی پایان روی اطراف کلیک می کند، بهتر است به سادگی برای هر موقعیت شغلی یک داشبورد ایجاد کنید. یک نرم افزار ایجاد داشبورد به شما در انجام این کار کمک می کند.

این ممکن است کار زیادی به نظر برسد، اما در واقع ساده تر از تلاش برای جمع کردن تمام داده هایی است که می تواند برای همه جالب باشد روی یک صفحه نمایش. هنگامی که هر نقش با داشبورد مخصوص به خود ارائه می شود، نیاز به فیلترها، برگه ها، انتخابگرها، آموزش های گسترده به حداقل می رسد و یافتن آنی اطلاعات قابل توجهی بسیار آسان تر می شود.

7. نوع داشبورد مناسب را انتخاب کنید

بهترین روش دیگری که باید در نظر بگیرید این است که از نوع داشبوردی که می خواهید بر اساس هدف تحلیلی آن بسازید آگاه باشید. همانطور که در نکات قبلی ذکر شد، هر داشبورد باید برای یک گروه کاربری خاص با هدف خاص کمک به گیرندگان در فرآیند تصمیم‌گیری تجاری طراحی شود. اطلاعات تنها زمانی ارزشمند است که به طور مستقیم قابل اقدام باشد. کاربر دریافت کننده باید بتواند اطلاعات را در استراتژی ها و اهداف تجاری خود به کار گیرد. به عنوان یک طراح داشبورد که تنها از بهترین اصول طراحی داشبورد استفاده می‌کند، مطمئن شوید که می‌توانید اطلاعات کلیدی را شناسایی کرده و برای افزایش بهره‌وری کاربران از اطلاعات غیرضروری جدا کنید.

برای مرجع، در اینجا 5 نوع اصلی داشبورد برای هر فعالیت تجاری مبتنی بر شاخه اصلی آورده شده است:

  • استراتژیک: داشبوردی متمرکز بر نظارت بر استراتژی های بلند مدت شرکت با تجزیه و تحلیل و محک زدن طیف گسترده ای از اطلاعات حیاتی مبتنی بر روند.
  • عملیاتی: ابزار هوش تجاری که برای نظارت، اندازه‌گیری و مدیریت فرآیندها یا عملیات با مقیاس زمانی کوتاه‌تر یا فوری‌تر وجود دارد.
  • تحلیلی: این داشبوردهای خاص حاوی جریان‌های بزرگی از داده‌های جامع هستند که به تحلیلگران اجازه می‌دهد تا بینش‌هایی را استخراج کرده و به پیشرفت شرکت در سطح اجرایی کمک کنند.
  • پلتفرم خاص: همانطور که از نامش پیداست، این نوع داشبورد برای تجزیه و تحلیل های پلتفرم خاص استفاده می شود. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید عملکرد رسانه‌های اجتماعی خود را ردیابی کنید، می‌توانید از معیارهای خاصی استفاده کنید و داشبورد LinkedIn ایجاد کنید که فقط بر روی آن کانال تمرکز دارد.
  • تاکتیکی: این داشبوردهای غنی از اطلاعات به بهترین وجه برای مدیریت میانی مناسب هستند و به تدوین استراتژی های رشد بر اساس روندها، نقاط قوت و ضعف در بخش ها کمک می کنند.
  • MAHAYAN66 HASANI