تیهوشا

  • ۰
  • ۰

در شرایط اقتصادی کنونی، مهم است که مشاغل راه های برجسته سازی، تشدید فعالیت های خود و افزایش درآمدهای خود را در حالی که هزینه ها را پایین نگه می دارند، پیدا کنند. از آنجایی که بسیاری از مشاغل برای ادامه کار از رقابت تلاش می کنند، فعالیت های روزمره این تجارت برای مشغول نگه داشتن مدیریت به ویژه در مشاغل کوچکتر که صاحبان یا مدیران کلاه های زیادی بر سر دارند، بیش از اندازه کافی است. انتخاب استفاده از یک مشاور باتجربه ممکن است به جای تلاش ساده برای حفظ وضع موجود، توانایی رشد در مشاغل را داشته باشد.

بنابراین، چه کسانی مشاور هستند؟ مشاوران تجاری می توانند از حسابداران رسمی (CPA)، وکلائی که در حقوق تجارت مهارت دارند، یا شرکتهای مشاوره ای که خدماتی را ارائه می دهند که در طیف وسیعی از فعالیتهای مربوط به تجارت مانند مدیریت، فروش یا بازاریابی اعمال می شود. اولین مزیتی که مشاوران می توانند به مشاغل ارائه دهند این است که می توانند تخصص موقت ارائه دهند.

استخدام مشاور به شرکت ها این امکان را می دهد که به جای سرمایه گذاری در فناوری های گران قیمت یا پرداخت هزینه برای نگه داشتن کارکنان که ممکن است همیشه لازم نباشد، فقط هزینه خدمات مورد نیاز خود را پرداخت کنند. علاوه بر این، استخدام مشاور مزایای هزینه ای مرتبط با کمبود مالیات، نیاز به پرداخت مزایا یا مسائل مربوط به منابع انسانی را که با استخدام کارمند تمام وقت جدید مرتبط است، فراهم می کند.

هزینه های استخدام یک مشاور نیز قابل افزایش است، بنابراین شرکت قادر به پیگیری هزینه ها و مطابقت آنها با پروژه های انجام شده توسط مشاور است. این به شرکت اجازه می دهد تا ارزش ارائه شده توسط مشاور را تجزیه و تحلیل کند. سرانجام، وقتی شرکت دیگر به خدمات مشاور نیازی ندارد، رابطه به راحتی قطع می شود.

دلیل نیاز به مشاوره مدیریت

مشاوران همچنین مقدار قابل توجهی از ارزش را برای یک سازمان فراهم می کنند. آنها می توانند به توسعه استراتژی های رشد یا مدیریت پروژه ها کمک کنند. از آنجا که مشاوران به یک شرکت متعهد نیستند، از شرکت ها و صنایع مختلف تجربه به دست می آورند، که به آنها امکان می دهد راه حل های خلاقانه ارائه دهند و تفکر "خارج از چارچوب" را امکان پذیر می کنند. آنها می توانند یک دیدگاه عینی ارائه دهند، که ایده های متنوع تری را از آنچه فقط توسط کارمندان سازمان ارائه می شود، فراهم می کند. یک مشاور ممکن است دارای سطح بالاتری از تخصص تجارت نسبت به یک کارمند متوسط ​​باشد و بتواند راه حل های منحصر به فردی برای مشاغل ارائه دهد. شرکت ها ممکن است بخواهند مزایای سطح تخصصی که می تواند توسط یک مشاور آورده شود را بررسی کنند و همچنین اینکه چگونه می توانند از داشتن یک برنامه استراتژیک ثابت بهره مند شوند.

البته، یک سازمان باید پیگیری مزایای ارائه شده توسط یک مشاور را ادامه دهد. با رشد شرکت، ارائه خدمات ارائه شده توسط یک مشاور مدیریت داخلی ممکن است مقرون به صرفه تر باشد، بنابراین ارزش باید به طور منظم کنترل شود. داشتن کارمندان تمام وقت مزایای خاص خود را دارد مانند تجربه خاص صنعت، توانایی انجام وظایف مختلف سازمانی، حضور تمام وقت در محل و حقوق معین. با این وجود برای بسیاری از شرکت ها، انعطاف پذیری ارائه شده توسط یک مشاور خارجی می تواند مقرون به صرفه ترین و با ارزش ترین گزینه برای توسعه تجارت و رشد درآمد باشد.

مزایای استفاده از مشاور مدیریت

  • بدون مالیات، مزایا یا مسائل مربوط به منابع انسانی
  • کار قراردادی مقیاس پذیر است
  • در صورت عدم نیاز به خاتمه آسان
  • مشاوره مستقل
  • تنوع ایده ها از تجربیات دیگر
  • انعطاف پذیر برای کارهای خاص پروژه
  • معمولاً یک حرفه حرفه ای سطح بالاتر از آنچه ممکن است استخدام شود

مزایای استخدام کارمند:

  • در سایت به صورت تمام وقت یا برای ساعات تعیین شده
  • ممکن است وظایف مختلفی را انجام دهد همیشه پروژه خاص نیست
  • حقوق تعیین شده و غالباً قابل بحث است
  • ممکن است برای کارهای متقابل و سایر بخشهای تجارت آموزش ببیند
  • تجربه صنعتی
  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

اهمیت انجام پایان نامه در دنیای دانشگاه بی نظیر است. یک مقاله پایان نامه خوب به ماهها کار تحقیقاتی احتیاج دارد و پایان سفر علمی شما را نشان می دهد. اگر کسی توانایی انجام تحقیقات مستقل در زمینه تحصیلات مورد نظر خود را به نمایش بگذارد و نتایجی را ارائه دهد که یک شکاف تحقیقاتی مشهود را در ادبیات موجود پر می کند ، این کار قابلیت اشتغال آنها را بهبود می بخشد.

اگرچه روند نوشتن پایان نامه طاقت فرسا است ، اما نیازی به سر خم شدن در برابر فشار این پروژه و ترس آورهای اطراف نیست.

این راهنمای جامع گام به گام در مورد چگونگی انجام پایان نامه به عنوان ابزاری برای کمک به شما در انجام وظیفه انجام می شود ، آیا شما دانشجوی مقطع کارشناسی ، کارشناسی ارشد یا دکترا هستید که روی پروژه پایان نامه خود کار می کنید یا دانشجوی کارشناسی ارشد در حال توسعه پایان نامه برای یک حرفه ای هستید صلاحیت

پایان نامه چیست - تعریف

قبل از اینکه مراحل نوشتن پایان نامه را لیست کنیم ، نگاه به تعریف پایان نامه منطقی خواهد بود. در فرهنگ لغت کمبریج آمده است که پایان نامه "نوشتاری طولانی در مورد یک موضوع خاص است. بخصوص در مورد آن برای دریافت مدرک در کالج یا دانشگاه انجام می شود "اما این فقط نوک کوه یخ است زیرا یک پروژه پایان نامه دارای مفهوم و زمینه بسیار بیشتری است.

برای درک تعریف پایان نامه ، باید درک روش شناختی مقاله یا پایان نامه داشته باشید. پایان نامه مشابه مقاله ای است که شامل تحقیقات و اطلاعات در سطح بسیار عمیق تری است.

تقریباً تمام دانشجویان مقاطع کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا در انگلستان موظف هستند که به عنوان بخشی از برنامه های تحصیلات خود ، یک پروژه پایان نامه نهایی را با موفقیت ارائه دهند و برای جامعه دانشگاهی ارزش قائل شوند.

تفاوت پایان نامه و رساله

هر دو اصطلاح "پایان نامه" و "رساله" در سراسر جهان به جای یکدیگر استفاده می شوند (و ممکن است بین دانشگاه ها و مناطق متفاوت باشد) ، اما تفاوت کلیدی آنها در پایان کار آنها است.

انجام پایان نامه پروژه ای است که پایان یک دوره تحصیلی را نشان می دهد ، در حالی که پروژه پایان نامه می تواند در طول دوره تحصیل رخ دهد. هانو کریگر (Researchgate ، 2014) تفاوت بین پایان نامه و پایان نامه را به شرح زیر توضیح داد:

"پایان نامه ، فرم نوشتاری کار تحقیقاتی برای ادعای مدرک دانشگاهی است ، مانند پایان نامه دکترا ، پایان نامه کارشناسی ارشد و پایان نامه کارشناسی. از طرف دیگر ، پایان نامه فقط بیان دیگری برای کار تحقیقاتی نوشتاری است ، شبیه به مقاله. بنابراین مقاله تز بیان عمومی تر است. "

در پایان ، فرقی نمی کند که نوشتن پایان نامه کارشناسی باشد ، کارشناسی ارشد یا دکترا که یکی روی آن کار می کند زیرا ساختار و مراحل انجام تحقیقات تقریباً یکسان است - حتی اگر مقالات پایان نامه در سطح دکتری بسیار پیچیده تر و دقیق تر باشد.

مشکلاتی که دانشجویان هنگام نوشتن پایان نامه با آن روبرو می شوند.

 

اگر هنوز مراحل تهیه مقاله را نمی دانید ، با مشکلات و تلاطم هایی روبرو شوید. حتی اگر باهوش ترین دانش آموزان سر خود را به دور رویکرد مورد نظر نپیچانند ، باهوش ترین دانش آموزان نیز از شکل ظاهری خود خم می شوند.

یک موسسه انجام پایان نامه به دلیل پرداختن جزئیات برنامه ریزی ، تحقیق و نوشتن که شامل آن می شود ، شبیه هیچ مقاله مقاله ای نیست که شما تاکنون متعهد شده باشید. در صورت پیروی از دستورالعمل های صحیح ، می توان انتظار نتایج پاداش در پایان روند را داشت. هنوز هم ، همانطور که قبلاً نشان داده شد ، پیش از رسیدن به آن نقطه عطف ، چالشهای متعددی برای مقابله وجود خواهد داشت.

در زیر دو مهمترین مشکل دانشجویان هنگام کار بر روی پروژه پایان نامه وجود دارد.

برنامه ریزی ضعیف پروژه

تأخیر در شروع کار در پروژه پایان نامه شاید رایج ترین مشکل باشد. دانش آموزان فکر می کنند که وقت کافی برای تکمیل مقاله دارند و شروع کار را به تأخیر می اندازند تا جایی که شروع به استرس در مورد مهلت پیش رو می کنند.

در اینجا یک راه حل برای همه مشکلات برنامه ریزی پروژه پایان نامه شما وجود دارد.

مهارتهای تحقیق ناکافی

اگر کسی تجربه تحقیق علمی لازم را نداشته باشد ، روند نوشتن به کوهی از مشکلات تبدیل می شود. نوشتن پایان نامه حرفه ای فراتر از جمع آوری چند منبع مرجع مرتبط است.

بسته به انتخاب موضوع پایان نامه و صلاحیت علمی که کاندیدای آن هستید ، ممکن است لازم باشد مقاله پایان نامه خود را بر اساس تحقیقات اولیه قرار دهید.

این بدان معنی است که علاوه بر داده های ثانویه ، شما همچنین باید داده ها را از شرکت کنندگان مشخص شده جمع آوری کنید و آزمون th را انجام دهید.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

به نظر می رسید یک تولید کننده الکترونیک جهانی در یک سازمان دائمی از سازماندهی مجدد زندگی می کند. معرفی خط جدیدی از دستگاه های ارتباطی برای بازار آسیا نیاز به تغییر جهت عملکرد، فروش و پشتیبانی آن دارد. مهاجرت به برنامه های تجاری مبتنی بر ابر، خواستار تغییراتی در سازمان فناوری اطلاعات است. در مجموع، طی 10 سال شش بار دوباره سازماندهی شده بود.

اما ناگهان این شرکت با چالشی متفاوت روبرو شد. به دلیل وجود فناوری های جدیدی که وارد گروه خود شده و تغییر در انتظارات مشتری، مدیر عامل تصمیم گرفت از یک مدل تجاری مبتنی بر محصول به یک مدل مشتری مدار تغییر کند. این به معنای ساماندهی دوباره بود، اما این یکی متفاوت بود. این باید فراتر از تغییر خطوط و جعبه ها در یک نمودار سازمان باشد. این باید اساسی ترین عناصر سازمانی شرکت را تغییر دهد: چگونگی تصمیم گیری افراد در شرکت، اتخاذ رفتارهای جدید، پاداش عملکرد، توافق در مورد تعهدات، مدیریت اطلاعات، درک این اطلاعات، تخصیص مسئولیت و ارتباط با یکدیگر. تیم رهبری نه تنها از طرح جامعی برخوردار نبودند - بلکه آنها نمی دانستند از کجا شروع کنند.

این وضعیت معمولی تر می شود. در هجدهمین نظرسنجی سالیانه PwC از مدیران ارشد اجرایی، که در سال 2014 انجام شد، بسیاری از مدیران عامل پیش بینی کرده اند که در طی 5 سال آینده اختلالات قابل توجهی در تجارت خود به عنوان یک نتیجه از روند جهانی رخ دهد. یکی از این روندها، که 61 درصد از پاسخ دهندگان به آن اشاره کردند، افزایش رقابت بود. همان نسبت پاسخ دهندگان پیش بینی تغییر در رفتار مشتری ایجاد اختلال. پنجاه درصد گفتند که انتظار تغییر در کانال های توزیع را دارند.

 از آنجا که مدیران عامل به دنبال بهترین روش طراحی ساختار سازمانی از این روندها هستند، آنها نیاز به تغییر طرح سازمان خود را تشخیص می دهند. اما برای موفقیت در طراحی مجدد آن، یک شرکت باید تغییرات خود را تا حد ممکن موثر و بدون درد انجام دهد، به گونه ای که با استراتژی خود همسو باشد، باعث نیرو کارمندان شود، قابلیت های متمایز ایجاد کند و جذب مشتری را آسان تر کند.

امروزه میانگین تصدی مدیر عامل یک شرکت جهانی حدود پنج سال است. بنابراین، یک سازماندهی مجدد عمده فقط یکبار در دوره آن رهبر اتفاق می افتد. رئیس اجرایی مجبور است اولین بار اصلاحیه را درست انجام دهد. او فرصت دیگری پیدا نخواهد کرد.

رئیس اجرایی مجبور است اولین بار اصلاحیه را درست انجام دهد. او فرصت دیگری پیدا نخواهد کرد.

اگرچه هر شرکتی متفاوت است و هیچ فرمول مشخصی برای تعیین طراحی مناسب برای سازمان شما وجود ندارد، ما 10 اصل راهنما را که برای هر شرکتی اعمال می شود، شناسایی کرده ایم. اینها با استفاده از تغییرات در طراحی سازمان برای بهبود عملکرد در بیش از 400 شرکت در سراسر صنایع و جغرافیاها، با سالها تحقیق و عمل در PwC و Strategy و این اصول اساسی راه را برای رهبرانی نشان می دهد که استراتژی های آنها نوع متفاوتی از تشکیلات امروزی را می طلبد.

بخشودگی گذشته را اعلام کنید

طراحی سازمان باید با بازتاب خود شرکت آغاز شود: احساس شما در هدف چیست؟ چگونه برای مشتریان، کارمندان و سرمایه گذاران خود تفاوتی ایجاد خواهید کرد؟ چه چیزی شما را از دیگران و حالا و در آینده متمایز خواهد کرد؟ چه توانایی های متمایز کننده ای به شما امکان می دهد ارزش پیشنهادی خود را طی دو تا پنج سال آینده ارائه دهید؟

 

برای بسیاری از رهبران مشاغل، پاسخ دادن به این سالات به معنای فراتر رفتن از منطقه راحتی شما است. شما باید یک جهت جسورانه تعیین کنید، سازمان را به سمت آن هدف هدایت کنید و هر کاری را که انجام می دهید بر این اساس اولویت بندی کنید. حفظ دیدگاه آینده نگرانه بسیار مهم است.

ما دیده ایم که تعداد زیادی از ابتکارات طراحی سازمان نمی توانند تفاوتی ایجاد کنند زیرا مدیران ارشد درگیر بحث در مورد جوانب مثبت و منفی سازمان قدیمی شدند. با اعلام "عفو گذشته" از این وضعیت جلوگیری کنید. در مجموع، صریحاً تصمیم بگیرید که نه مقصر را سرزنش خواهید کرد و نه سعی در توجیه طرحی که امروز وجود دارد یا هر سازمانی از گذشته طراحی کرده است. وقت آن است که حرکت کنیم. این نوع تلفظ ممکن است ساده به نظر برسد، اما برای حفظ تمرکز بر استراتژی جدید به طرز شگفت انگیزی مثر است.

2. طراحی با "DNA".

طراحی سازمان می تواند غیر ضروری پیچیده به نظر برسد. با این وجود چارچوب مناسب می تواند به شما در رمزگشایی و اولویت بندی عناصر لازم کمک کند. ما iden داریم

هشت بلوک ساختمانی جهانی را که مربوط به هر شرکتی است، صرف نظر از صنعت، جغرافیا یا مدل تجاری، مشخص کرد. این بلوک های ساختمانی عناصری هستند که برای طراحی خود قرار داده اید (نگاه کنید به شکل 1).

بلوک ها به طور طبیعی در چهار جفت مکمل قرار می گیرند که هر یک از یک عنصر ملموس (یا رسمی) و یک عنصر نامشهود (یا غیررسمی) تشکیل شده اند. تصمیمات با هنجارها (حاکم بر نحوه عملکرد افراد)، انگیزه دهنده ها با تعهدات (عوامل حاکم بر احساسات مردم در مورد کار آنها)، اطلاعات با ذهنیت ها (حاکم بر نحوه پردازش دانش و معنا) و ساختار با شبکه ها (حاکم بر چگونگی آنها) اتصال) با استفاده از این عناصر و در نظر گرفتن تغییراتی که در هر جفت مکمل مورد نیاز است، می توانید طرحی را ایجاد کنید که کل شرکت شما را ادغام کند، به جای اینکه آن را از هم جدا کند.

ممکن است وسوسه شوید که همزمان با هر هشت بلوک سازنده تغییراتی ایجاد کنید. اما بسیاری از مداخلات همزمان می تواند به طرق غیرمنتظره ای برهم کنش داشته و منجر به عوارض جانبی ناخوشایند شود. تعداد کمی از تغییرات را انتخاب کنید - حداکثر پنج مورد - که به نظر شما بیشترین تأثیر اولیه را خواهد داشت. حتی چند تغییر می تواند تغییرات زیادی را در بر داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است لازم باشد طراحی انگیزه دهندگان از یک عملکرد به عملکرد دیگر متفاوت باشد. افراد در فروش ممکن است بیشتر تحت تأثیر پاداش های پولی قرار بگیرند، در حالی که کارکنان تحقیق و توسعه ممکن است مدل شغلی را با فرصت هایی برای پروژه های خودگردان و همکاری و آموزش خارجی ترجیح دهند.

3. ساختار را آخرین بار اصلاح کنید، نه اول

رهبران شرکت می دانند که نمودار سازمانی فعلی آنها لزوماً نحوه انجام کارها را ضبط نمی کند - در بهترین حالت یک تقریب مبهم است. با این وجود هنوز هم ممکن است در دام مشترکی بیفتند: فکر کردن با تغییر ساختار سازمان، مشکلات تجاری آنها را برطرف می کند.

ما نمی توانیم آنها را سرزنش کنیم - به هر حال، نمودار سازمان به نظر قوی ترین وسیله ارتباطی در اطراف است. همچنین دارای وزن عاطفی است، زیرا روابط گزارشگری را تعریف می کند که ممکن است افراد آنها را دوست داشته یا از آنها متنفر باشند. اما سلسله مراتب شرکت، به ویژه هنگامی که تغییرات در نمودار سازمان جدا از تغییرات دیگر ایجاد شود، تمایل دارد که به تعادل قبلی خود برگردد. می توانید لایه های مدیریتی را به میزان قابل توجهی حذف کرده و به طور موقت هزینه ها را کاهش دهید، اما خیلی زود لایه ها دوباره وارد شده و سودهای کوتاه مدت از بین می روند.

در طراحی بهترین نوع ساختار سازمانی و یا طراحی مجدد سازمان، به یک باره فرم جدیدی برای سازمان تنظیم نمی کنید. شما در حال تعیین دنباله ای از مداخلات هستید که شرکت را از گذشته به آینده سوق می دهد. ساختار باید آخرین چیزی باشد که تغییر می دهید: سنگ قبر، نه سنگ بنای آن دنباله. در غیر این صورت، تغییر خود را حفظ نخواهد کرد.

ارزش این روش را اخیراً با یک تولید کننده کالاهای صنعتی دیدیم. در گذشته، این سازمان مجدداً سازماندهی هایی را انجام داده بود که تقریباً فقط بر ساختار متمرکز بودند، بدون آنکه هرگز به پیشرفت اجرای رهبران آن دست یابد. سپس خطرات بالاتر رفت: رقبای سریع الرشد از آسیا ظهور کردند، پیشرفتهای فنی چرخه های محصول را فشرده کردند و مدلهای جدید تجاری ظاهر شدند که توزیع کنندگان را دور می زدند. این بار، این شرکت به جای ترسیم مجدد خطوط و جعبه ها، به دنبال درک عوامل سازمانی بود که در گذشته پاسخ های آن را کند کرده بود. در نحوه تصمیم گیری و اجرای تصمیمات و در نحوه جریان اطلاعات مشکلاتی وجود داشت. بنابراین، اولین تغییرات در توالی مربوط به این عناصر سازنده بود: حذف جلسات غیرمولد (اطلاعات)، روشن شدن پاسخگویی در ساختار ماتریس (تصمیمات و هنجارها) و تغییر نحوه پاداش دادن به افراد (مشوق ها). تا زمانی که شرکت برای تنظیم نمودار سازمان آماده بود، بیشتر عوامل مشکل برطرف شده بود.

4. از استعدادهای برتر نهایت استفاده را ببرید

 استعداد در هنگام طراحی سازمانی یک عامل حیاتی است اما اغلب نادیده گرفته می شود. ممکن است تصور کنید که شخصیت و قابلیت های اعضای تیم اجرایی موجود تأثیر زیادی بر طراحی نخواهد داشت. اما در واقعیت، شما باید از موقعیت های افرادی استفاده کنید که آنها را به خود مشغول کنند. به عبارت دیگر، مهارتهای فنی و زیرکی مدیریتی افراد کلیدی را در نظر بگیرید و اطمینان حاصل کنید که این رهبران مجهز به تقویت همکاری و توانمندسازی مورد نیاز افراد زیر آنها هستند.

شما باید اطمینان حاصل کنید که بین توانایی های شما و استعداد رهبری شما وجود دارد. به عنوان مثال، اگر شما بر اساس نوآوری و توانایی پاسخگویی سریع به تغییرات بازار شغلی را سازماندهی می کنید، شخصی که به عنوان مدیر ارشد بازاریابی انتخاب می شود، به پیش زمینه متنوعی نیاز دارد. شخصی با سابقه بازاریابی مرسوم که مرکز مهارتهای اصلی او در زمینه قیمت گذاری کم هزینه و توزیع گسترده ممکن است در این نقش راحت نباشد. شما گاهی می توانید خلا مهارت خود را از طریق اعضای دیگر تیم جبران کنید. اگر مدیر ارشد مالی یک تکنسین عالی است اما از جذابیت رهبری کمی برخوردار است، می توانید او را با یک افسر ارشد عملیاتی که در جامعه عمومی سرآمد است متعادل کنید.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

توانمند سازی کارمندان به معنای اجازه دادن به اعضای تیم خود برای اقدام و تصمیم گیری در درون سازمان شما است. این همچنین بدان معنی است که اطمینان و درک لازم برای اطمینان از انطباق این اقدامات با اهداف شرکت وجود دارد.

اهمیت توانمندسازی کارکنان

توانمند سازی کارمندان به معنای اجازه دادن به اعضای تیم خود برای اقدام و تصمیم گیری در درون سازمان شما است. این همچنین بدان معنی است که اطمینان و درک لازم برای اطمینان از انطباق این اقدامات با اهداف شرکت وجود دارد.

توانمند سازی کارکنان برای رشد یک تجارت پایدار مهم است. در حالی که بسیاری از شرکت ها ممکن است از سخت کوشی و فداکاری یک یا دو کارآفرین زمین بخورند ، رشد واقعی محصول چندین نفر است که با هم کار می کنند. "ضرب" خود (در مقابل یک طرز فکر دقیق رهبر پیرو) قدرت و توانایی های سازمان شما را چند برابر می کند.

چگونه کارمندان را توانمند می کنید؟

توانمند سازی کارمندان یک فرهنگ است. این امر به افزایش اعتماد ، ارتباط روشن و تفویض اختیارات استراتژیک نیاز دارد. برای توانمند سازی کارمندان ، مراحل زیر را در نظر بگیرید:

1. تفویض اختیار کنید

تفویض اختیار برای برداشتن کارهای سخت از روی صفحه شما اغلب کوته بینانه است و فرصتی را برای تقویت و تقویت تیم شما از دست می دهد. درعوض ، با هدف رشد و توسعه توانایی ها و مسئولیت های کارمندان خود ، نماینده خود را انتخاب کنید.

2. انتظارات مشخص را تعیین کنید

مرزهایی را تعیین کنید که کارمندان شما در آن آزاد هستند. با تعیین انتظارات واضح (اما نه مدیریت خرد آنها) ، به کارمندان خود اجازه می دهید تا تصمیم بگیرند در حالی که اطمینان حاصل می کنید تصمیمات با اهداف شرکت مطابقت دارد.

3- به کارمندان نسبت به تکالیف استقلال دهید

اشکالی ندارد اگر کارمندی از همان معنی که شما استفاده می کنید از نقطه A به نقطه B نرسد. هنگام تفویض اختیار ، بپذیرید که این ممکن است به معنای آن باشد که کارمند شما وظیفه شما را متفاوت از آنچه شما انجام می دهید ، انجام دهد. کنترل را کنار بگذارید ، از مدیریت خرد خودداری کنید و بپذیرید که ممکن است راه شما تنها (یا بهترین) راه برای تکمیل یک پروژه نباشد.

4. منابع لازم را تأمین کنید

بسیاری از رهبران شکایت دارند که هنگامی که برای اولین بار اجرای اقدامات توانمندسازی کارمندان را در سازمان های خود آغاز می کنند ، بازهم کارمندان را به دفتر خود می آورند و انتظار دارند مشکلاتشان به طور جادویی برای آنها حل شود. درعوض ، ابزارها ، منابع و هیئت مدیره ایده پردازی را ارائه دهید.

5- بازخورد سازنده بدهید

هنگام ارائه اطلاعات درباره یک پروژه ، در مورد بازخوردی که ارائه می دهید متفکر و مشخص باشید. گفتن اینکه کسی "کار خوبی" انجام داده است به او هدفی نمی دهد که چه کاری را باید در آینده ادامه دهد. درباره عملکردها یا نگرشهایی که دوست دارید تکرار شود و تاثیری که بر دیگران گذاشته است ، مشخص باشید.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

بهبود فرآیند یک روش برنامه ریزی استراتژیک است که هدف آن شناسایی عملیات یا رویه هایی است که می تواند برای تشویق روشهای نرمتر، گردش کار کارآمدتر و رشد کلی کسب و کار بهبود یابد. این برای ادامه موفقیت و رشد هر سازمانی حیاتی است. در این مقاله، شما در مورد 3 مشکل رایج مشاور مدیریت فرآیند و بهترین راه های غلبه بر آنها - قبل از اینکه بر شما غلبه کنند، خواهید آموخت.

3 مسئله مشترک مدیریت فرآیند (و چگونگی غلبه بر آنها)

پیاده سازی بهترین روشها در مدیریت فرآیند به منابع مالی سالم تجارت کمک می کند و میزان موفقیت یک سازمان در رسیدن به اهداف خود را فراهم می کند. اگرچه اجرای موفقیت آمیز مدیریت فرآیند در شرکت شما فواید ملموس بسیاری دارد، اما دلایل مختلفی نیز وجود دارد که کسب و کارها گاهی در این تلاش ها شکست می خورند.

در اینجا 3 مورد از رایج ترین مشکلات مدیریت فرآیند وجود دارد که بسیاری از شرکت ها را از توانایی بالقوه خود باز می دارد.

 

1. عدم حاکمیت

عدم حاکمیت یا کنترل فرآیند، جایی است که شکستهای مدیریت فرآیند آغاز می شود. با حاکمیت ضعیف، یک روند شانس موفقیت ندارد.

مسائل اصلی مدیریت فرآیند معمولاً در صورتی بروز می کند که شما وقت نگذارید تا فرآیندی را به درستی ترسیم کرده و فرد صحیحی را برای مدیریت آن پس از تشکیل آن انتخاب کنید. این شخص باید توانایی تغییر فرآیند در صورت لزوم و داشتن نقش تصمیم گیری در شرکت را داشته باشد.

برای غلبه بر این مشکل، شما باید:

  • با استفاده از نقشه برداری فرآیند، فرایندی را تشکیل دهید.
  • فرد صحیحی را برای مدیریت فرآیند انتخاب کنید.

2. عدم دسترسی به دانش

به گفته گارتنر، مدیریت دانش رشته ای است که رویکردی یکپارچه در شناسایی، تصرف، ارزیابی، بازیابی و به اشتراک گذاری کلیه دارایی های اطلاعاتی شرکت را ترویج می کند. این دارایی ها ممکن است شامل پایگاه های داده، اسناد، سیاست ها، رویه ها و تخصص و تجربه قبلاً دستگیر نشده در کارگران منفرد باشد.

هنگامی که سازمانی به طور سیستماتیک از دانش خود استفاده می کند و آن را در مورد مشاغل تجاری خود اعمال می کند، به مدیریت دانش موفقیت آمیز می رسد. موضوعات اصلی در این زمینه معمولاً زمانی بوجود می آیند که شما برای ایجاد یک چارچوب مدیریت دانش وقت نگذارید.

برای غلبه بر این مشکل، شما باید:

  • کارمندان را برای به اشتراک گذاشتن دانش تشویق کنید.
  • فرآیندی برای اشتراک دانش ایجاد کنید.
  • سرمایه گذاری در فناوری که به کارمندان اجازه می دهد دانش خود را به راحتی به اشتراک بگذارند.
  • اطمینان حاصل کنید که به مرحله 1 بازگشته اید و برای به اشتراک گذاری دانش فرآیند مناسب را اداره می کنید.

 

3. تعامل محدود نیروی کار

کارمندان درگیر احساس می کنند کاری که انجام می دهند به طور معناداری به شرکت کمک می کند و تلاش آنها تأثیر مستقیمی در موفقیت آن دارد. آنها برای نوآوری، کمال و کارآیی تلاش می کنند، که منجر به خوشبختی بیشتر مشتریان و کاهش هزینه ها می شود. مشارکت محدود نیروی کار توسعه روند را متوقف می کند. هیچ کس در تلاش نیست که به طور مداوم کار را آسان تر و کارآمدتر انجام دهد.

طبق Insights از Analytics، برای جلوگیری از محدودیت درگیری نیروی کار برای جلوگیری از شرکت شما، باید مراحل زیر را انجام دهید.

برای غلبه بر این مشکل، شما باید:

  • اطلاع رسانی - اطلاعاتی را که کارکنان برای درک آنچه از آنها انتظار می رود نیاز دارند.
  • Inspire - کارمندان را به چشم انداز و مأموریت شرکت متصل کنید.
  • تعامل - با آموزش، مربیگری و بازخورد از کارمندان پشتیبانی کنید.
  • درگیر شوید - برای بهبود فرایندها و حل مشکلات با کارمندان اقدام کنید.
  • Incent - استقرار سیستم های مناسب برای اندازه گیری، پاداش دادن و تقویت رفتارهای مطلوب.

پیاده سازی راه حل برای این موضوعات رایج مدیریت فرایند، تلاش قابل توجهی می طلبد. برای کسب اطلاعات بیشتر که می تواند به شما کمک کند گام های لازم را برای اطمینان از رشد و موفقیت مستمر سازمان خود بردارید، در وبینار آینده روند بهبود در Speed ​​Business به ما بپیوندید.

 

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

در برهه ای از زمان، احتمالاً نمودار سازمانی شرکت خود را مشاهده کرده اید. و احتمالاً می توانیم حدس بزنیم چه شکلی است. نمودار ارگ معمولی مانند هرم به نظر می رسد، مدیران سطح C شما در بالا با خطوط کشیده شده تا مدیریت میانی و در نهایت کارمندان سطح کارکنان، در سطح بالا قرار دارند.

اما هر شرکتی با ساختار سازمانی سلسله مراتبی بهترین عملکرد را ندارد. انواع مختلفی از بهترین نوع ساختار سازمانی وجود دارد زیرا انواع مختلفی از ساختارهای سازمانی وجود دارد.

بیایید هفت نوع ساختار سازمانی و دلایلی را که ممکن است هرکدام را در نظر بگیریم، مرور کنیم.

1. ساختار سلسله مراتبی

نمودار سازمانی هرمی شکل که قبلاً به آن اشاره کردیم به عنوان نمودار تشکیلاتی سلسله مراتبی شناخته می شود. این متداول ترین نوع ساختار سازمانی است - زنجیره فرماندهی از بالا (به عنوان مثال، مدیر عامل یا مدیر) به پایین (به عنوان مثال، کارمندان سطح پایین و سطح پایین) می رود و هر کارمند یک ناظر دارد.

  • سطوح اختیارات و مسئولیت بهتر تعریف می شود
  • نشان می دهد که هر شخص به چه کسانی گزارش می دهد یا با چه کسانی در مورد پروژه های خاص صحبت می کند
  • با داشتن مسیرهای شفاف شغلی و شانس ارتقا در کارمندان انگیزه ایجاد می کند
  • به هر کارمند یک تخصص می دهد
  • رفاقت بین کارمندان در همان بخش ایجاد می کند

منفی ها

می تواند نوآوری یا تغییرات مهم را به دلیل افزایش بوروکراسی کاهش دهد

می تواند باعث شود که کارمندان به جای کل شرکت به نفع بخش عمل کنند

می تواند باعث شود کارمندان سطح پایین احساس کنند مالکیت کمتری دارند و نمی توانند ایده های خود را برای شرکت بیان کنند

2. ساختار سازمانی عملکردی

مشابه ساختار سازمانی سلسله مراتبی، یک ساختار سازمانی عملکردی با موقعیت هایی با بالاترین سطح مسئولیت در بالا شروع می شود و از آنجا پایین می آید. گرچه در درجه اول، کارمندان با توجه به مهارتهای خاص و عملکرد متناظر آنها در شرکت سازمان یافته اند. هر بخش جداگانه به طور مستقل اداره می شود.

نقاط مثبت

  • به کارمندان اجازه می دهد تا بر نقش خود تمرکز کنند
  • تخصص را تشویق می کند
  • به تیم ها و دپارتمان ها کمک کنید تا خودشان را تعیین کنند
  • در هر شرکتی به راحتی مقیاس پذیر است

 

منفی ها

  • می تواند در یک سازمان سیلو ایجاد کند
  • مانع ارتباطات بین دپارتمانی می شود
  • فرآیندها و استراتژی ها را برای بازارها یا محصولات مختلف در یک شرکت پنهان می کند

3. ساختار سازمانی افقی یا مسطح

یک ساختار سازمانی برای ارزیابی عملکرد منابع انسانی افقی یا مسطح متناسب با شرکتهایی است که سطح کمی بین کارمندان مدیریت بالا و سطح کارکنان دارند. بسیاری از مشاغل نوپا قبل از اینکه به اندازه کافی بزرگ شوند و بخشهای مختلفی ایجاد کنند، از ساختار سازمانی افقی استفاده می کنند، اما برخی از سازمانها این ساختار را حفظ می کنند زیرا نظارت کمتر و مشارکت بیشتر همه کارمندان را تشویق می کند.

نقاط مثبت

  • مسئولیت بیشتری به کارمندان می دهد
  • ارتباط بازتر را تقویت می کند
  • هماهنگی و سرعت اجرای ایده های جدید را بهبود می بخشد

منفی ها

  • از آنجا که کارمندان ناظر مشخصی برای گزارش دادن ندارند، می تواند سردرگمی ایجاد کند
  • می تواند کارمندان با مهارت و دانش تعمیم یافته تری تولید کند
  • حفظ آن ممکن است به محض رشد بیش از وضعیت شرکت در شرکت، حفظ آن دشوار باشد

4. ساختار سازمان تقسیم

در ساختارهای سازمانی تقسیم شده، بخشهای یک شرکت بر منابع خود کنترل دارند، اساساً مانند شرکت خود در سازمان بزرگتر فعالیت می کنند. هر بخش می تواند تیم بازاریابی، تیم فروش، تیم فناوری اطلاعات و غیره خود را داشته باشد. این ساختار برای شرکت های بزرگ به خوبی کار می کند زیرا بخش های مختلف را قادر می سازد تا تصمیم بگیرند بدون اینکه همه مجبور شوند فقط به چند مدیر گزارش دهند.

بسته به تمرکز سازمان شما، چند تغییر وجود دارد که باید در نظر بگیرید.

ساختار سازمان تقسیم بر اساس بازار

بخشها از نظر بازار، صنعت یا نوع مشتری از هم جدا می شوند. یک شرکت بزرگ کالاهای مصرفی، مانند تارگت یا والمارت، ممکن است کالاهای بادوام خود (پوشاک، لوازم الکترونیکی، مبلمان و غیره) را از بخش های غذایی یا لجستیکی خود جدا کند.

بخشها با خط تولید از هم جدا می شوند. به عنوان مثال، یک شرکت فناوری ممکن است یک بخش اختصاص داده شده به خدمات ابری خود داشته باشد، در حالی که بقیه بخشها بر روی ارائه های مختلف نرم افزار متمرکز هستند.

نقاط مثبت

  • به انعطاف پذیری شرکت های بزرگ کمک می کند
  • اجازه می دهد تا سریعتر به تغییرات صنعت یا نیازهای مشتری پاسخ دهید
  • استقلال، خودمختاری و رویکردی سفارشی را ارتقا می دهد

 

منفی ها

  • به راحتی می تواند منجر به منابع تکراری شود
  • می تواند به معنای ارتباط پریشان یا ناکافی ستاد و بخشهای آن باشد
  • می تواند منجر به رقابت شرکتی با خودش شود

5. ساختار org ماتریس

نمودار سازمانی ماتریس مانند یک شبکه به نظر می رسد و تیم های متقابل عملکردی را نشان می دهد که برای پروژه های خاص تشکیل می شوند. به عنوان مثال، یک مهندس ممکن است به طور منظم به بخش مهندسی (به رهبری یک مدیر مهندسی) تعلق داشته باشد اما در یک پروژه موقت (با هدایت مدیر پروژه) کار کند. نمودار org ماتریس هر دو این نقش ها و روابط گزارش را در بر می گیرد.

نقاط مثبت

  • به ناظران اجازه می دهد تا بر اساس نیازهای یک پروژه، افراد را به راحتی انتخاب کنند
  • دیدی پویاتر از سازمان می دهد
  • کارمندان را تشویق می کند که جدا از نقش اصلی خود، از مهارتهای خود در ظرفیتهای مختلف استفاده کنند

منفی ها

  • تعارضی بین مدیران بخش و مدیران پروژه ایجاد می کند
  • می تواند بیشتر از سایر نمودارهای سازمانی تغییر کند

6. ساختار سازمانی مبتنی بر تیم

جای تعجب نخواهد بود که یک ساختار سازمانی مبتنی بر تیم، کارمندان را بر اساس تیم های (چه چیز دیگری؟) - تیم های اسکرام یا تیم های ببر گروه بندی کند. یک ساختار سازمانی تیمی به منظور برهم زدن سلسله مراتب سنتی، تمرکز بیشتر بر حل مسئله، همکاری و کنترل بیشتر کارکنان است.

نقاط مثبت

  • با شکستن سیلوها، بهره وری، عملکرد و شفافیت را افزایش می دهد
  • ذهنیت رشد را ارتقا می بخشد
  • با سوق دادن افراد به سمت حرکت جانبی، مدل های شغلی سنتی را تغییر می دهد
  • تجربه را به جای ارشد بودن ارزش می دهد
  • به حداقل مدیریت نیاز دارد
  • با شرکتهای چابک دارای تیم های scrum یا ببر به خوبی متناسب است

منفی ها

  • برخلاف میل طبیعی بسیاری از شرکت ها از یک ساختار کاملاً سلسله مراتبی است
  • ممکن است مسیرهای تبلیغاتی را برای کارمندان کمتر روشن کند
  • ببینید چرا تشکیل تیم های ببر یک حرکت هوشمندانه برای سازمان شما است.

7. ساختار سازمان شبکه

این روزها تعداد کمی از مشاغل تمام خدمات خود را زیر یک سقف دارند و دستکاری در تعداد زیادی از فروشندگان، پیمانکاران فرعی، فریلنسرها، مکان های خارج از سایت و دفاتر ماهواره ای می تواند گیج کننده باشد. یک ساختار سازمانی شبکه گسترش منابع را معنی می دهد. همچنین می تواند یک ساختار درونی را توصیف کند که بیشتر از سلسله مراتب بر ارتباطات و روابط باز متمرکز است.

نقاط مثبت

  • وب پیچیده ای از روابط در سایت و خارج از شرکت را در شرکت ها تجسم می کند
  • به شرکت ها اجازه می دهد انعطاف پذیری و چابکی بیشتری داشته باشند
  • به همه کارمندان قدرت بیشتری برای همکاری، ابتکار عمل و تصمیم گیری دهید
  • به کارمندان و سهامداران کمک می کند تا روند کار و روند کار را درک کنند

منفی ها

  • هنگام برخورد با بسیاری از فرآیندهای خارج از سایت، می تواند به سرعت بیش از حد پیچیده شود
  • آیا می تواند دانستن حرف آخر را برای کارمندان دشوارتر کند
  • نیازهای سازمان خود، از جمله فرهنگ شرکتی را که می خواهید توسعه دهید، در نظر بگیرید و یکی از این ساختارهای سازمانی را انتخاب کنید.
  • تصویری از همکاری مردم
  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

مدیریت صحیح امور مالی، شرکت شما را تثبیت کرده و باعث می شود که تجارت شما با شکست روبرو نشود.

برای مدیریت امور مالی شرکت خود، حتماً هزینه خود را پرداخت کنید، اعتبار خوبی داشته باشید، کتابهای خود را کنترل کنید و از قبل برنامه ریزی کنید. بودجه بدهی برای مشاغل کوچک به معنای هزینه های بهره در کنار بازپرداخت ها است، در حالی که بودجه سهام، بهره را شامل نمی شود اما ممکن است با کنترل کمتری بر امور شرکت شما باشد.

این مقاله غزال (شرکت مشاوره مدیریت ) برای صاحبان مشاغل است که به دنبال مشاوره در مورد نحوه مدیریت امور مالی شرکت خود هستند. مدیریت امور مالی می تواند برای هر صاحب مشاغل کوچک یک چالش باشد. اغلب اوقات، دلیل موفقیت کسب و کار کوچک شما به دلیل مهارت هایی است که شما در ساخت محصول یا ارائه خدمات خود به دست می آورید. اگر تجربه زیادی در زمینه مدیریت امور مالی کسب و کار نداشته باشید، این کار به سختی انجام می شود و ممکن است به عادت های بد مالی دچار شوید که روزی می تواند به تجارت شما آسیب برساند.

اهمیت مدیریت امور اقتصادی شما

مهمترین مرحله برای هر صاحب مشاغل آموزش خودشان است. صاحبان مشاغل می توانند با درک مهارت های اساسی مورد نیاز برای اداره مشاغل کوچک - مانند انجام کارهای ساده حسابداری، درخواست وام یا تهیه صورتهای مالی - آینده مالی پایداری ایجاد کنند و از شکست جلوگیری کنند. علاوه بر تحصیلات، سازماندهی م aلفه اصلی مدیریت صحیح پول است.

رایان واتسون، بنیانگذار و مدیر حسابداری منابع بالا گفت: "هیچ چیز ترسناک تر، پرهزینه یا خطرناک تر از این نیست که در پایان سال با یک جعبه کفش از رسید و 9 مورد از اظهارات بانکی خود در دفتر حسابدار خود حاضر شوید." . "نمی توان اهمیت و مزیت پیگیری صحیح اطلاعات مالی خود در طول سال را بیش از حد بیان کرد."

نکاتی برای مدیریت امور مالی مشاغل کوچک

در اینجا چند کار وجود دارد که شما باید به عنوان یک صاحب مشاغل کوچک انجام دهید تا در بالای امور مالی خود باشید.

1. به خودتان پول بدهید.

اگر مشاغل کوچکی را اداره می کنید، امتحان کردن همه چیز در انجام کارهای روزمره و استراتژی مالی آسان است. به هر حال، این سرمایه اضافی اغلب می تواند کمک زیادی به رشد تجارت شما کند. الکساندر لوری، استاد و مدیر کارشناسی ارشد برنامه تحلیل مالی دانشکده گوردون، گفت: صاحبان مشاغل کوچک نباید از نقش خود در شرکت غافل شوند و باید خود را به همین ترتیب جبران کنند. شما می خواهید اطمینان حاصل کنید که تجارت و امور مالی شخصی شما از وضعیت خوبی برخوردار است.

وی گفت: "بسیاری از دارندگان SMB، به ویژه در ابتدا، از پرداخت هزینه خود غافل می شوند." "آنها [بر این باورند] که راه اندازی کار و پرداخت به دیگران مهمتر است. اما، اگر تجارت پیش نرود، هیچوقت هزینه خود را پرداخت نکرده اید. به یاد داشته باشید، شما بخشی از تجارت هستید و شما باید به اندازه حقوق دیگران به خود جبران کنید.

 

2. در رشد سرمایه گذاری کنید.

علاوه بر پرداخت هزینه های خود، کنار گذاشتن پول و بررسی فرصت های رشد نیز مهم است. این می تواند به تجارت شما امکان پیشرفت و حرکت در جهت مالی سالم را بدهد. ادگار کولادو، مدیر ارشد مالی مشاوران مالی توبیاس، گفت که صاحبان مشاغل باید همیشه چشم به آینده داشته باشند.

وی گفت: "مشاغل کوچکی که می خواهد به رشد، نوآوری و جذب بهترین کارمندان ادامه دهد [باید] نشان دهد که آنها مایل به سرمایه گذاری در آینده هستند." "مشتریان از افزایش سطح خدمات قدردانی خواهند کرد. کارمندان از اینکه شما در شرکت و مشاغل آنها سرمایه گذاری می کنید، قدردان خواهند بود. و در نهایت شما ارزش بیشتری برای تجارت خود ایجاد خواهید کرد تا اینکه اگر فقط سود خود را صرف امور شخصی می کردید."

3. از وام نترسید.

وام ها می توانند ترسناک باشند. آنها می توانند منجر به نگرانی در مورد عواقب مالی همراه با شکست شوند. با این حال، بدون هجوم سرمایه ای که از وام دریافت می کنید، ممکن است هنگام خرید تجهیزات یا رشد تیم خود با چالش های اساسی روبرو شوید. شما همچنین می توانید از درآمد وام برای تقویت جریان نقدی خود استفاده کنید و بنابراین با مشکلات کمتری در پرداخت به موقع کارمندان و تأمین کنندگان روبرو شوید.

4. اعتبار تجاری خوبی داشته باشید.

با رشد شرکت شما، ممکن است بخواهید املاک و مستغلات تجاری بیشتری خریداری کنید، بیمه نامه اضافی بگیرید و وام های بیشتری بگیرید تا همه این کارها را تسهیل کنید. با اعتبار تجاری ضعیف، تأیید همه این معاملات و خریدها دشوارتر است. برای حفظ اعتبار خوب، همه بودجه بدهی خود را در اسرع وقت پرداخت کنید. به عنوان مثال، اجازه ندهید کارت های اعتباری کسب و کار شما بیش از چند هفته تعادل داشته باشند. به همین ترتیب، وام هایی با نرخ سود که توانایی پرداخت آن را ندارید، نپردازید. فقط بودجه ای را جستجو کنید که بتوانید به سرعت و به راحتی بازپرداخت کنید.

5. استراتژی قبض خوبی داشته باشید.

هر صاحب مشاغلی مشتری دارد که من به طور مداوم در فاکتورها و پرداخت های خود دیر است. مدیریت امور مالی مشاغل کوچک نیز به معنای مدیریت جریان وجوه نقد برای اطمینان از فعالیت روزمره تجارت شما در سطح سالم است. اگر در تلاش برای تجزیه و تحلیل مالی و جمع آوری از مشتری یا مشتری خاص هستید، ممکن است وقت آن باشد که با نحوه صدور صورت حساب به آنها خلاقیت کنید.

جیمز استفوراک، سردبیر مدیر راهنمای فاکتورگیری فاکتور، گفت: "مقدار زیادی پول نقد که در فاکتورهای پرداخت نشده بسته می شود، می تواند منجر به مشکلات جریان وجوه نقد شود، که دلیل اصلی شکست تجاری است." "اگر مشتری مزمن دیر پرداخت دارید، که همه ما انجام می دهیم، به جای اینکه با فاکتورهای مکرر و تماس تلفنی آنها را نشان دهید، روش دیگری را امتحان کنید. شرایط پرداخت را به" 2/10 Net 30 "تغییر دهید. این به این معنی است که اگر مشتری فاکتور را ظرف 10 روز پرداخت کند، 2٪ تخفیف از کل صورتحساب دریافت می کند. در غیر این صورت، شرایط پرداخت کامل 30 روزه است. " [مقاله مرتبط را بخوانید: وقتی مشتری قبض خود را پرداخت نمی کند چه باید کرد]

6. پرداخت مالیات را گسترش دهید.

میشل اتزل، مالک خدمات حسابداری Bayside، گفت: اگر در پس انداز برای پرداخت سه ماهه مالیات برآورد شده خود مشکلی دارید، آن را به صورت ماهانه پرداخت کنید. به این ترتیب، می توانید با پرداخت مالیات مانند هر هزینه عملیاتی ماهانه دیگر رفتار کنید.

یادداشت سردبیر: برای تجارت خود به وام مشاغل کوچک احتیاج دارید؟ پرسشنامه زیر را پر کنید تا شرکای فروشنده ما با اطلاعات رایگان با شما تماس بگیرند.

7. کتاب های خود را کنترل کنید.

این یک عمل واضح است، اما یک عمل بسیار مهم است. تمام تلاش خود را بکنید که هر روز یا ماه زمانی را برای بررسی و نظارت بر کتابهای خود اختصاص دهید، حتی اگر با یک دفتردار کار می کنید. به شما این امکان را می دهد تا با امور اقتصادی تجارت خود بیشتر آشنا شوید، اما همچنین دریچه ای برای جرم احتمالی مالی برای شما فراهم می کند.

ترنس چانون، مدیرعامل NewLead LLC، گفت: "از مصالحه بانکی و صرف هر ماه مدتی در بررسی فاکتورهای برجسته غافل نشوید." "عدم انجام این کار، به ویژه اگر یک دفتردار درگیر باشد، تجارت را در برابر هزینه های بیهوده یا حتی اختلاس باز می کند."

8- تمرکز بر هزینه ها و همچنین بازگشت سرمایه.

اندازه گیری هزینه ها و بازده سرمایه گذاری می تواند تصویری روشن از معنای سرمایه گذاری ها به شما بدهد و ارزش ادامه آن را داشته باشد. دبورا سوئینی، مدیر عامل MyCorporation، گفت: صاحبان مشاغل کوچک باید مراقب باشند که پول خود را کجا خرج می کنند.

وی گفت: "بر روی بازگشت سرمایه (ROI) متمرکز شوید." "عدم انجام این کار به این معنی است که شما می توانید در شرط بندی های بی ربط یا بد هزینه ای ضرر کنید. بدانید که دلارهای سخت خود را کجا خرج می کنید و چگونه این سرمایه در حال بازده است. اگر نتیجه نداد، مقداری بیشتر هزینه کنید و هزینه کنید در مورد ابتکاراتی که برای شما و تجارت شما مفید است. "

9. عادت های مالی خوب تنظیم کنید.

ایجاد پروتکل های مالی داخلی، حتی اگر به سادگی اختصاص زمان تعیین شده برای بررسی و به روزرسانی اطلاعات مالی باشد، می تواند در محافظت از سلامت مالی کسب و کار شما بسیار کمک کند. همراهی با امور مالی می تواند به شما در کاهش تقلب یا خطر کمک کند.

کولادو گفت: "ما به عنوان یک کسب و کار کوچک، غالباً از نظر وقت، پول و توانایی کاملاً فرومایه فنی روبرو هستیم، اما این امر نباید مانع از اجرای نوعی کنترل داخلی از صاحبان مشاغل کوچک شود." "این امر به ویژه در صورت داشتن کارمند بسیار مهم است. ضعف کنترل های داخلی می تواند منجر به کلاهبرداری یا سرقت از کارمندان شود و در صورت عدم رعایت قوانین خاص، شما یا یک کارمند به طور بالقوه می تواند شما را به مشکلات قانونی تبدیل کند."

10. از قبل برنامه ریزی کنید.

همیشه مسائل تجاری وجود دارد که امروز باید به آنها توجه شود، اما وقتی صحبت از امور مالی شما می شود، باید برای آینده برنامه ریزی کنید. تینا گوسنولد، بنیانگذار شرکت تخصصی QuickBooks Set Free Bookkeeping، گفت: "اگر به دنبال پنج تا 10 سال پیش نباشید، از رقابت عقب هستید."

روش اصلی: برای مدیریت بهتر امور مالی مشاغل کوچک، به خودتان حقوق از درآمد شرکت خود پرداخت کنید، از قبل برنامه ریزی کنید، بدهی را به موقع پرداخت کنید و روی بازگشت سرمایه خود تمرکز کنید.

انواع امور مالی تجارت

مهم است که به یاد داشته باشید که امور اقتصادی فقط مربوط به درآمد شما نیست - بلکه مربوط به نحوه خرج کردن پول و محل کسب آن است. وقتی نوبت به محل تأمین بودجه شما می رسد، باید دو دسته اصلی بودجه را درک کنید:

بودجه بدهی

بودجه بدهی وامی است که شرکت شما با سود اضافی آن را بازپرداخت می کند. از طریق تأمین اعتبار بدهی، می توانید به سرعت به سرمایه ای دسترسی پیدا کنید که در غیر این صورت ممکن است هفته ها یا حتی ماه ها نتوانید به آن دسترسی پیدا کنید. وام های بانکی، وام های دولتی، پیش پرداخت های نقدی بازرگانان، خطوط اعتباری مشاغل و کارت های اعتباری بازرگانی همه اشکال تأمین مالی بدهی است که حتی در صورت شکست شرکت شما باید آنها را بازپرداخت کنید.

بودجه سهام

بودجه سهام، برخلاف بودجه بدهی، در صورت شکست کار شما نیازی به بازپرداخت ندارد. با این حال، شما احتمالاً مجبور خواهید شد که به صندوق تأمین مالی خود در میز تصمیم گیری صندلی اختصاص دهید. سرمایه گذاران خطرپذیر، سرمایه گذاران فرشته ای و سرمایه گذاری جمعی از سهام همگی از اشکال بودجه سهام هستند.

 

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

تجزیه و تحلیل مالی شامل استفاده از داده های مالی برای ارزیابی عملکرد یک شرکت و ارائه توصیه هایی در مورد چگونگی پیشرفت کار در شرکت است. تحلیل گران مالی در درجه اول کار خود را در Excel انجام می دهند ، با استفاده از صفحه گسترده برای تجزیه و تحلیل داده های تاریخی و پیش بینی نحوه عملکرد شرکت در آینده. این راهنما متداول ترین انواع تجزیه و تحلیل مالی را که توسط متخصصان انجام می شود ، پوشش می دهد. در دوره مبانی تحلیل مالی غزال بیشتر بیاموزید.

انواع تحلیل مالی

متداول ترین انواع تحلیل مالی عبارتند از:

  • عمودی
  • افقی
  • قدرت نفوذ
  • رشد
  • سودآوری
  • نقدینگی
  • بهره وری
  • جریان نقدی
  • نرخ بازگشت
  • ارزش گذاری
  • سناریو و حساسیت
  • واریانس

تجزیه و تحلیل عمودی

این نوع تحلیل مالی و استراتژی مالی شامل بررسی اجزای مختلف صورت سود و تقسیم آنها بر درآمد برای بیان آنها به صورت درصد است. برای تأثیرگذاری بیشتر این تمرین ، نتایج باید در برابر سایر شرکت های همان صنعت محک زده شود تا ببینیم عملکرد شرکت چقدر خوب است.

این فرآیند را گاهی اوقات بیانیه سود در ابعاد مشترک نیز می نامند ، زیرا به یک تحلیلگر اجازه می دهد تا شرکت ها را در اندازه های مختلف با ارزیابی حاشیه آنها به جای دلار خود مقایسه کند.

 

تجزیه و تحلیل افقی

تجزیه و تحلیل افقی شامل چندین سال داده های مالی و مقایسه آنها با یکدیگر برای تعیین نرخ رشد است. این به یک تحلیلگر کمک می کند تا رشد یا نزول شرکت را تشخیص دهد و روندهای مهم را شناسایی کند.

هنگام ساخت مدل های مالی ، حداقل سه سال اطلاعات مالی تاریخی و پنج سال اطلاعات پیش بینی شده وجود دارد. این 8+ سال داده برای انجام تجزیه و تحلیل روند معنی دار فراهم می کند ، که می تواند در برابر سایر شرکت های همان صنعت محک باشد.

تجزیه و تحلیل اهرم

نسبت اهرم ها یکی از متداول ترین روش هایی است که تحلیلگران برای ارزیابی عملکرد شرکت استفاده می کنند. یک معیار مالی واحد ، مانند بدهی کل ، به تنهایی ممکن است بصیرت نداشته باشد ، بنابراین مقایسه آن با ارزش ویژه یک شرکت برای به دست آوردن تصویر کاملی از ساختار سرمایه مفید است. نتیجه نسبت بدهی / حقوق صاحبان سهام است.

نمونه های معمول نسبت ها عبارتند از:

  • بدهی / حقوق صاحبان سهام
  • بدهی / EBITDA
  • EBIT / بهره (پوشش بهره)

تجزیه و تحلیل Dupont - ترکیبی از نسبت ها که اغلب به عنوان هرم نسبت ها از آن یاد می شود ، از جمله تجزیه و تحلیل اهرم و نقدینگی

نرخ رشد

تجزیه و تحلیل نرخ رشد تاریخی و پیش بینی نرخ های آینده قسمت بزرگی از وظیفه هر تحلیلگر مالی است. نمونه های متداول تجزیه و تحلیل رشد عبارتند از:

  • سال به سال (سالانه)
  • تجزیه و تحلیل رگرسیون
  • تجزیه و تحلیل پایین به بالا (شروع با عوامل محرک درآمد فردی در تجارت)
  • تحلیل از بالا به پایین (شروع با اندازه بازار و سهم بازار)
  • سایر روش های پیش بینی

 تجزیه و تحلیل سودآوری

سودآوری نوعی تجزیه و تحلیل صورت سود است که در آن یک تحلیلگر میزان جذابیت اقتصادی یک کسب و کار را ارزیابی می کند. نمونه های متداول اقدامات سودآوری عبارتند از:

  • حاشیه ناخالص
  • حاشیه EBITDA
  • حاشیه EBIT
  • حاشیه سود خالص

تجزیه و تحلیل نقدینگی

این نوعی تحلیل مالی است که بر ترازنامه ، به ویژه توانایی شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت (آنچه در کمتر از یک سال سررسید می شود) متمرکز است. نمونه های متداول تجزیه و تحلیل نقدینگی عبارتند از:

  • نسبت فعلی
  • تست اسید
  • نسبت نقدی
  • سرمایه در گردش خالص

تجزیه و تحلیل کارایی

نسبت های کارایی بخشی اساسی در هر تحلیل مالی قوی است. این نسبت ها بررسی می کنند که شرکت چگونه دارایی های خود را مدیریت می کند و از آنها برای تولید درآمد و جریان نقدی استفاده می کند.

نسبت های متداول کارایی عبارتند از:

  • نسبت گردش دارایی
  • نسبت گردش دارایی ثابت
  • ضریب تبدیل وجه نقد
  • نسبت گردش موجودی

 

جریان نقدی

همانطور که در امور مالی می گویند ، پول نقد سلطان است و بنابراین ، تأکید زیادی بر توانایی شرکت برای ایجاد جریان نقدی می شود. تحلیلگران در طیف گسترده ای از مشاغل مالی ، زمان زیادی را صرف بررسی پروفایل های جریان نقدی شرکت ها می کنند.

بیانیه جریان های نقدی مکان خوبی برای شروع است ، از جمله بررسی هر یک از سه بخش اصلی: فعالیت های عملیاتی ، فعالیت های سرمایه گذاری و فعالیت های تأمین مالی.

نمونه های متداول تجزیه و تحلیل جریان وجه نقد عبارتند از:

  • عامل جریان نقدی (OCF)
  • جریان نقدی رایگان (FCF)
  • جریان نقدی رایگان به شرکت (FCFF)
  • جریان نقدی رایگان به حقوق صاحبان سهام (FCFE)

نرخ بازگشت

در پایان روز ، به طور کلی سرمایه گذاران ، وام دهندگان و متخصصان امور مالی ، متمرکز بر این هستند که چه نوع نرخ بازده تعدیل شده توسط ریسک را می توانند از طریق پول خود بدست آورند. بدین ترتیب ، ارزیابی نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) در صنعت حیاتی است.

نمونه های متداول نرخ اقدامات بازده عبارتند از:

  • بازگشت سرمایه (ROE)
  • بازگشت دارایی (ROA)
  • بازگشت سرمایه سرمایه گذاری شده (ROIC)
  • عملکرد سود
  • سود سرمایه
  • نرخ بازده حسابداری (ARR)
  • نرخ داخلی
  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

اتوماسیون فرآیندها کسب و کار (BPA) ستفاده از فناوری برای خودکار کردن کارهای تکرار شونده روزمره است. این کار با هدایت اطلاعات به شخص مناسب در زمان مناسب از طریق قوانین و اقدامات تعریف شده توسط کاربر ، چگونگی انجام کار را تسریع می کند. BPA به سازمانها کمک می کند تا فرآیندهایی مانند پردازش کارکنان ، حسابهای قابل پرداخت ، مدیریت قرارداد و موارد دیگر را ساده کنند.

عناصر اصلی برای شناسایی فرایند اتوماسیون:

  • این فرایند به سازگاری در کل سازمان نیاز دارد
  • روند قابل تکرار است
  • این فرآیند باید هر بار بدون خطا باشد

این فقط به جای جایگزینی کاغذ با PDF نیست - اتوماسیون فرآیند کسب و کار و ارزیابی عملکرد کارکنان با هدف کارآمدتر کردن ، ساده سازی ، ضد خطا بودن و شفاف سازی فرایندها انجام می شود. با انجام فرآیندهای خودکار ، سازمانها در وقت صرفه جویی می کنند و اطمینان حاصل می کنند که بهترین روشها برای بهبود کارایی عملیاتی اجرا می شود. در زیر سه فرآیند مشترک تجاری و چگونگی تحولات مثبت سازمان ها از طریق اتوماسیون آورده شده است:

HR Onboarding

چالش فرآیند: دانشکده متعهد به ابتکاری شد که تا سال 2025 تعداد ثبت نام را بیش از 65 درصد افزایش می دهد. این بدان معنی است که کالج برای مدیریت هجوم دانشجویان ضمن کاهش هزینه ها به استخدام کارمندان جدید احتیاج دارد. فرایند پردازش HR میراثی ، کاغذ محور و زمان بر بود. اگر دانشکده قصد داشت هدف خود را برآورده کند ، لازم است ناکارآمدی ها را از بین ببرد و بورد کارکنان را ساده کند.

نمونه ای از چگونگی A&M تگزاس با استفاده از اتوماسیون فرآیند تجاری Laserfiche ، HR را هنگام سوارکاری بهبود بخشید.

اتوماسیون پردازش و مدیریت منابع انسانی با استفاده از Laserfiche ، کالج مهندسی را قادر می سازد بیش از 3400 کارمند را در مدت کمی بیش از یک سال استخدام کند. سایر بخشها نیز مهندسی مجدد فرایندهای خود و به اشتراک گذاشتن موفقیت ها در سطح دانشگاه را آغاز کرده اند. سیستم جدید فرهنگ جدیدی از همکاری و نوآوری را برای کارآمدترین فرایندهای ممکن ایجاد کرده است.

حسابهای قابل پرداخت

مثال: شهر بوکا راتن

چالش فرآیند: روند پرداخت حسابهای شهر بوکا راتون بسیار متکی به فاکتورهای کاغذی و نسخه هایی بود که به صورت دستی مسیریابی می شوند. گاهی اوقات نسخه های کاغذی روی میز شخصی بی جا می شوند یا به تأخیر می افتند و این امر منجر به فاکتورهای پرداخت نشده و ناراحتی فروشندگان می شود. پیگیری کارهای اداری و پاسخگویی به تماس های تلفنی فروشندگان ، وقت کارمندان را می گرفت که می توانست بهتر در جاهای دیگر سپری شود.

شهر بوکا راتن ، FL با استفاده از اتوماسیون فرآیند تجارت ، روند کار خود را بهبود بخشید.

این شهر با اتوماسیون خود کلیه فاکتورها را از لحظه دریافت از طریق پرداخت نهایی ردیابی می کند. این شهر ضمن افزایش رضایت مشتری در نتیجه فرایند سریعتر و کارآمد ، به طور قابل توجهی خطاهای پردازش را کاهش داد.

مدیریت قرارداد

مثال: هایفر اینترنشنال

چالش روند: Heifer International قصد دارد تا سال 2020 4 میلیون خانواده را از فقر خارج کند. برای این منظور ، سازمان غیرانتفاعی نیاز به افزایش کارایی و تسهیل همکاری آسان بین تیم ها و شرکای خود در سراسر جهان داشت. با اسنادی که از 70 سال کار ساخته شده و صدها قرارداد نیاز به بازبینی در هر پروژه دارد ، هایفر باید اطلاعات را متمرکز کرده و فرآیندهای مدیریت قرارداد را برای کمک به افراد بیشتر سریع تر انجام دهد.

اعضای تیم هایفر در سراسر جهان اکنون می توانند در پروژه هایی که به خانواده ها کمک می کند - اعم از آرکانزاس یا نپال - همکاری کنند. بررسی قراردادهای حقوقی ساده شده و اجرای پروژه ها از جمله تحویل غذا و لوازم را تسریع می کند. هایفر همچنان بیشتر عملیات پشت دفتر را شناسایی می کند که می تواند با کارآیی بیشتر و آزاد کردن منابع برای ابتکارات برنامه باشد.

آماده هستید تا درباره فناوری BPA بیشتر بدانید؟ این راهنمای رایگان را بارگیری کنید تا یاد بگیرید چگونه اتوماسیون فرآیند کارایی محل کار را بهبود می بخشد و باعث صرفه جویی در وقت و منابع در کل شرکت می شود.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

محل کار به قدرت افرادی که در پست های مدیریتی هستند بستگی دارد. علاوه بر هدایت کارمندان، مدیران باید با متخصصان ارشد بیشتری در شرکت خود ارتباط برقرار کنند تا تیم اهداف را برآورده کند و مأموریت شرکت را پیش ببرد. اگرچه وظایف مدیران براساس صنعت و محل کارشان متفاوت است، اما اکثر آنها همان مسئولیتهای اساسی را انجام می دهند. در این مقاله، ما در مورد اینکه مدیریت چیست، عملیات مدیریت و اینکه چگونه می توانید یک مدیر خوب شوید بحث خواهیم کرد.

مدیریت چیست؟

طبق نظر شرکت مشاوره مدیریت، مدیریت به معنای هماهنگی و اداره وظایف برای دستیابی به یک هدف است. این فعالیتهای مدیریتی شامل تنظیم استراتژی سازمان و هماهنگی تلاشهای کارکنان برای تحقق این اهداف از طریق استفاده از منابع موجود است. مدیریت همچنین می تواند به ساختار ارشد اعضای کارکنان در یک سازمان اشاره کند.

برای اینکه یک مدیر کارآمد باشید، باید مجموعه مهارتهایی از جمله برنامه ریزی، ارتباطات، سازماندهی و رهبری را ایجاد کنید. شما همچنین به دانش گسترده ای در مورد اهداف شرکت و چگونگی هدایت کارمندان، فروش و سایر عملیات برای انجام آنها نیاز خواهید داشت.

نرم افزار مدیریت دانش

پنج عملیات اساسی یک مدیر

به طور کلی، پنج عملکرد اساسی یک مدیر وجود دارد:

  • تعیین اهداف
  • سازماندهی
  • ایجاد انگیزه در تیم
  • طراحی سیستم های اندازه گیری
  • افراد در حال توسعه

1. تعیین اهداف

تعیین و دستیابی به اهداف، راه اصلی موفقیت و موفقیت یک مدیر است. آنها همچنین باید بتوانند آنها را به شیوه ای قانع کننده به کارمندان یا کارمندان خود منتقل کنند. به عنوان مثال، یک مدیر رستوران می تواند اظهار کند که می خواهد زمان خدمات را بهبود بخشد و به کارمندان یادآوری کند که خدمات سریعتر درآمد و نکات را افزایش می دهد.

2. سازماندهی

مدیران نوع کار و طراحی ساختار سازمانی را ارزیابی می کنند، آن را به کارهای قابل دستیابی تقسیم می کنند و به طور موثر آن را به کارمندان تفویض می کنند. سازمان متشکل از یک سری روابط بین کارکنان فردی و همچنین ادارات یا نهادها در داخل سازمان است. این مسئولیت مدیر است که اطمینان حاصل کند که این افراد و نهادها با هم هماهنگ کار می کنند، که شامل انگیزه دادن به کارمندان و ادارات برای ادامه کار است. یک مدیر خوب در ایجاد روابط بین فردی بین اعضای تیم خود مهارت دارد و هنگامی که اعضا چالش های برخورد خود را اشتباه می گیرند می تواند عیب یابی کند.

سازمان همچنین به یک مدیر احتیاج دارد که روابط قدرت را در بین اعضای تیم خود برقرار کند. به حداکثر رساندن ترتیبات سازمانی می تواند به مشاغل کمک کند تا بهره وری شرکت را در بازار افزایش دهند، هزینه های تجارت را کاهش داده و بهره وری را بهبود بخشند.

3. ایجاد انگیزه در تیم

علاوه بر وظایف سازمان و تفویض، تسلط به نرم افزار مدیریت دانش و انگیزه شامل داشتن مهارت برای مدیریت انواع مختلف شخصیت ها در یک تیم است. یک مدیر کارآمد باید بداند که چگونه تیم های موفق را تشکیل دهد و هدایت کند و بداند چگونه اعضای تیم را برای یک هدف جمع کند.

4. ابداع سیستم های اندازه گیری

مدیران باید اهداف یا شاخصهای کلیدی عملکردی را که تیم هدف آنها است تعیین کنند و سپس روشهایی را برای سنجش اینکه آیا تیم آنها در مسیر دستیابی به این اهداف قرار دارد، ایجاد کنند. از آنجا که ارائه روشهای قابل اندازه گیری برای درک عملکرد می تواند چالش برانگیز باشد، مدیران باید اغلب خلاق و متفکر باشند. با این حال، مانند سایر عملکردهای مدیریت، اندازه گیری برای بهبود عملکرد تجاری بسیار مهم است.

5. افراد در حال رشد

مدیران خوب علاوه بر اینکه تیم خود را به سمت هدفی هدایت می کنند و پیشرفت خود را در این مسیر می سنجند، در توسعه کارکنان خود سرمایه گذاری می کنند. به عنوان مثال مدیران می توانند با تیم خود همکاری کنند تا به آنها کمک کنند اهداف خود را برای پیشرفت در حرفه خود تعیین کنند.

مدیران باید مهارت های رهبری داشته باشند تا از این پنج عملیات با موفقیت استفاده کنند. آنها با کمک به آنها در شناخت نقاط قوت و ضعف و بهبود عملکرد، مسئول مربیگری اعضای تیم خود هستند. مدیران مختلف ممکن است سبکهای مختلف رهبری داشته باشند. صرف نظر از سبک آنها، مدیران باید مهارت های رهبری خود را گسترش دهند تا یک سرپرست موثر باشند.

اهمیت نرم افزار مدیریت دانش

وظایف یک مدیر چیست؟

یک مدیر برای به کارگیری پنج عملیات اساسی باید چند ایده ساده را درک کند. این مفاهیم برای اطمینان از اینکه تیم آنها برای رسیدن به اهداف کسب و کار دور هم جمع می شود ضروری است:

کنترل: کارکنان یک سازمان باید اهداف مورد نظر خود را بفهمند و همچنین سنجشی را که برای تعیین موفقیت آنها استفاده می شود، درک کنند. کارمندان مختلف در یک شرکت نقش های مختلفی دارند که مسئولیت های جداگانه ای را به دنبال دارند. یک مدیر باید بر آنچه اعضا انجام می دهند، نحوه انجام آنها و چگونگی اندازه گیری پیشرفت آنها کنترل داشته باشد. کنترل این عوامل به مدیر کمک می کند تا به موفقیت دست یابد.

برنامه ریزی: بهترین مدیران می دانند که برنامه ریزی قبل از اجرای هر استراتژی حیاتی است، اما همچنین یک فعالیت مداوم است. برنامه ریزی هنگام اجرا به پایان نمی رسد

  • MAHAYAN66 HASANI