تیهوشا

  • ۰
  • ۰

 

شرکت مشاوره کسب و کار چه کاری انجام می دهد؟ خانه سوالات متداول در مورد مدارک و مشاغل منابع انسانی مشاور مدیریت چه کاری انجام می دهد؟

مشاور مدیریت چه کاری انجام می دهد؟

موفقیت در تجارت دشوار است. همه کسب و کارها به دنبال یک مزیت رقابتی برای شکست دادن رقبای خود و ارائه کالاها و خدمات به مشتریان بیشتری هستند. مشاغل کوچک تا متوسط ??به دلیل وظایف متعددی که صاحبان مشاغل باید انجام دهند با چالش های زیادی روبرو هستند. برخی از این وظایف شامل حسابداری، منابع انسانی، پشتیبانی فنی و بازاریابی است.

خوشبختانه، صاحبان مشاغل مجبور نیستند به تنهایی همه اینها را بفهمند. یک مشاور مدیریت می تواند به صاحب کسب و کار کمک کند تا بر این مشکلات غلبه کند. اگرچه هر مشاور مدیریت کسب و کار ممکن است در یک صنعت خاص تخصص داشته باشد، همه مشاوران مدیریت مشاوره عملی و خدمات حرفه ای ارائه می دهند. در زیر توضیح می‌دهیم که چرا مشاوران مدیریت دارای دستمزد بالا و متخصصان تجاری هستند.

شرکت های مشاوره مدیریت کسب و کار

مشاوران مدیریت کارشناسان آموزش دیده ای هستند که مشکلات پیچیده تجاری را حل می کنند، استراتژی های ارزشمندی را طراحی می کنند و سلامت مالی و عملیاتی سازمان مشتری را بهبود می بخشند. اکثر مشاوران مدیریت به مشتریان خود در حل مشکلات تجاری خاص کمک می کنند. شغل یک مشاور مدیریت با مشاور استراتژی که استراتژی های بلندمدتی را برای بهبود شکایات مزمن و سایر مسائلی که بر فرآیند کسب و کار تأثیر می گذارد، توسعه می دهد، در تضاد است. مشاوران مدیریت مسئول کمک به یک شرکت برای یافتن راه حل برای مشکلات خود و ایجاد ارزش واقعی بلند مدت برای کسب و کار هستند.

اکثر شرکت ها مشاوران مدیریت را برای بینش صنعت، توانایی های حل مسئله و عینیت منطقی خود استخدام می کنند. یکی از چیزهای کلیدی که صاحبان کسب و کار هنگام استخدام یک مشاور مدیریت می خواهند، ارائه اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه شرکت آنها می تواند عملیات تجاری خود را بهبود بخشد، است. مشاوران مدیریت تحقیقات را به کار می گیرند، داده های داخلی را تجزیه و تحلیل می کنند، با افراد مصاحبه می کنند و گزارش ها را تهیه و ارائه می کنند. مشاوران مدیریت اغلب حداقل 50 ساعت در هفته کار می کنند و وقت خود را صرف ایجاد روابط تجاری سودمند با مشتریان و سایر متخصصان می کنند. 

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

ما سؤالات زیر را برای اعضا ایجاد کرده ایم تا در هنگام شناسایی ریسک های مالی از مشتریان بپرسند

خطرات نقدینگی

آیا مدیریت ارشد پیش بینی جریان نقدی ماهانه برای سال مالی جاری را بررسی کرده و آیا آن را با برنامه عملیاتی تطبیق داده است؟

آیا پیش بینی به طور مرتب مورد بازبینی و تجدید نظر قرار می گیرد؟

آیا واقعیات واریانس ها بررسی و ذکر شده است؟

چه هزینه های سرمایه ای برنامه ریزی شده است و چگونه تامین مالی خواهد شد؟

در انواع ریسک مالی اگر نیاز باشد بودجه جدید در جریان نقدی لحاظ شود، آیا تعهد شده است یا غیرمتعهد؟ آیا از بانک ها یا سایر منابع تامین مالی مشورت شده است؟ آیا آنها اطلاعات کافی برای ارائه تأییدیه اصلی دارند؟

آیا مدیریت ارشد از سناریوهای شدید (بعید اما ممکن) برای تعیین نقاط ضعف در جریان نقدی استفاده کرده است؟

ریسک تامین مالی

در ریسک مالی کسب و کار تا چه اندازه به انتشار اوراق بهادار غیرمتعهد برای جذب سرمایه متکی است؟ این بدان معناست که وام دهندگان یا سرمایه گذاران در معرض مستقیم کسب و کار قرار می گیرند.

کسب و کار تا چه حد به بانکداران و سهامداران خود برای برآوردن نیازهای تامین مالی متکی است؟

آیا توانایی کسب و کار برای تأمین بودجه به حفظ رتبه اعتباری بالا و مستقل، یک نام تجاری با مشخصات بالا یا تداوم تجارت بستگی دارد؟ اگر هر یک از این عوامل به خطر بیفتد، آیا بر توانایی کسب و کار برای جذب یا حفظ منابع مالی یا سرمایه گذاران تأثیر می گذارد؟

ریسک نرخ بهره

آیا کسب و کار هر شکلی از استقراض یا تعهدات مشابهی دارد که ممکن است در معرض تغییر در نرخ بهره باشد؟ این باید شامل استقراض متعارف، اضافه برداشت، شرایط و تخفیفات بدهکار یا بستانکار، سایر قراردادها و موارد مشابه باشد.

  • آیا وام هایی به اشخاص ثالث یا سرمایه گذاری هایی وجود دارد که دارای نرخ بهره انعطاف پذیر هستند؟
  • آیا هر دارایی مولد درآمد به نرخ بهره متکی است؟
  • زمان بازنشانی نرخ بهره چقدر متمرکز است؟

ریسک ارز

  • آیا سازمان به وضوح تمام مواجهه های ارزی را شناسایی می کند؟
  • آیا هیچ گونه پوشش داخلی یا طبیعی وجود دارد که بتواند تأثیری بر ذخایر یا سود عملیاتی داشته باشد؟

ریسک قیمت کالا

  • آیا سازمان به طور قابل توجهی به کالاهای خاصی که قیمت آن ها توسط بازار برای نهاده ها یا ستانده های آن تعیین می شود، متکی است؟
  • آیا تغییرات قیمت با افزایش هزینه های تولید یا کاهش درآمد حاصل از فروش بر سودآوری تأثیر می گذارد؟
  • ریسک اعتباری
  • آیا سازمان مبادلات مالی مهمی را انجام داده است که در مجموع در معرض قرار گرفتن با هر یک از طرف مقابل، به ویژه در یک ارز یا یک کشور باشد؟
  • آیا ریسک طرف مقابل برای هر معامله ارزیابی و پذیرفته شده است؟

ریسک تجاری یا عملیاتی

آیا سازمان دارای سیستم های کامپیوتری، فرآیندها و افراد موثری برای هدایت و نظارت بر تجارت است؟

آیا سازمان رویه های پشتیبان گیری و بازیابی فاجعه موثری برای رایانه ها و سیستم های مورد استفاده برای حسابداری و مدیریت مالی، از جمله فعالیت های خزانه داری دارد؟

آیا سازمان از سیاست های پرسنلی و منابع انسانی موثری برخوردار است؟

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

سازماندهی برای آینده مستلزم اتخاذ یک مدل عملیاتی است که پویاتر، انعطاف پذیرتر و ساختار کمتری نسبت به اکثر شرکت های امروزی دارد. دنبال کردن پنج مرحله می تواند به شرکت ها کمک کند تا با چابک سازی ساختار خود، ارزش خود را باز کنند.

تحولات سازمانی در مقیاس بزرگ را طراحی و مدیریت می کند و اطمینان حاصل می کند که ساختارها، فرآیندها و افراد همگی برای حمایت از استراتژی های سازمان کار می کنند.

نوشته پاتریک سایمون

به مشتریان در طیف گسترده ای از موضوعات مختلف از استراتژی گرفته تا طراحی سازمانی و تحول در صنایع مختلف، از جمله کالاهای مصرفی، خرده فروشی، و مد خدمات ارائه می دهد. کار طراحی سازمان ما را هدایت می کند و به شرکت ها در تحولات سازمانی چند ساله کمک می کند، با تمرکز بر روی آوردن مدل های عملیاتی مطابق با واقعیت های بازار، تغییرات استراتژیک و سایر عوامل موفقیت.

نوشته کرستن ویردا

به مشتریان در صنایع مختلف کمک می کند تا چابکی ساختار سازمانی و مدل های سازمانی انعطاف پذیر را دنبال کنند. پاسخگویی دستیابی به موفقیت را برای کاهش پیچیدگی ایجاد می کند و رویکردهای مدیریت تغییر را برای بسیج تحول در سطح سازمان اعمال می کند.

طراحی ساختار سازمانی

24 آگوست 2020 اکثر سازمان ها هنوز از یک مدل سلسله مراتبی استفاده می کنند، که در آن هر نقش به دقت مستند شده و از طریق سیستمی از جعبه ها و خطوط ثابت می شود. در این پارادایم، مسئولیت پذیری در اعماق ساختارهای پیچیده سازمانی مدفون می شود. از آنجایی که مشاغل و سازمان های دولتی به طور یکسان با اختلالات بی سابقه ای مواجه هستند، داشتن انعطاف و سرعت برای تصمیم گیری سریع و انجام کار هرگز مهم تر از این نبوده است.

کند و کاو از زیر بسیاری از لایه های مدیریتی و سلسله مراتب قدیمی ممکن است غیرممکن به نظر برسد، اما اینطور نیست. برخی از سازمان‌ها با موفقیت «بدون ساختار» برای تبدیل شدن به مناسب‌تر، مسطح‌تر و سریع‌تر شده‌اند و ارزش عظیمی را باز می‌کنند. بسیاری از سازمان‌ها در حال آزمایش مدل‌های عملیاتی پویا هستند، مانند مدل «مارپیچ» و «شبکه تیم‌ها» چابک، که آن‌ها را قادر می‌سازد تا با سرعت تغییر در اطراف خود حرکت کنند. این پست وبلاگ نشان می‌دهد که این سازمان‌ها چه کاری را درست انجام داده‌اند و دیگران می‌توانند از آنها بیاموزند.

رهبران می توانند پنج اقدام برای اجرای ساختاری انجام دهند که به آنها در سازماندهی آینده کمک می کند.

برای به حداقل رساندن لایه ها و افزایش سرعت، ساختار را به طور اساسی صاف کنید

لایه های مدیریتی دست و پا گیر دشمن سرعت و چابکی هستند. رهبران باید قوانین قدیمی را در مورد موثرترین نسبت ها برای دهانه ها و لایه ها کنار بگذارند. در دنیایی که از لحاظ دیجیتالی بسیار فعال است - جایی که روسا برای توانمندسازی و توانمندسازی کارمندان خود حضور دارند، نه مدیریت خرد، ما معمولاً حدود 1:30 را می بینیم. حتی بزرگترین سازمان ها نباید بیش از شش لایه داشته باشند. در سازمان های واقعاً چابک، ما اغلب فقط سه لایه را می بینیم.

شبکه ای پویا و انعطاف پذیر از تیم ها برای مقابله با مشکلات به سرعت در حال تحول بسازید

چه یک بیماری همه گیر جهانی یا یک بحران دیگر، سازمان ها از هر نوع با اختلالات در حال ظهور و سریع در صنایع خود مواجه هستند. آنها باید بتوانند بایستند و تیم های چابک را به سرعت، آسان و موثر و با حداقل نیاز به زمان و منابع رهبری منحل کنند.

برای اطمینان از توسعه شغلی بلند مدت، یک پایگاه خانگی پایدار برای کارکنان فراهم کنید

مدل هلیکس اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. ایده کلیدی آن در تفکیک تقسیم سنتی وظایف مدیریت به دو خط موازی متمایز پاسخگویی نهفته است. خط توانایی در مجموعه‌های مهارتی پایدار سازماندهی شده است، جایی که مدیران مسئول مراقبت، توسعه و آموزش طولانی‌مدت کارکنان هستند. خط خلق ارزش، که از ابتکارات با بالاترین اولویت تشکیل شده است، جایی است که کارکنان به صورت روزانه کار می کنند. مدیر خلق ارزش تضمین می‌کند که مردم می‌دانند به صورت روزانه چه کاری انجام دهند.

برای اطمینان از دسترسی رهبران به بهترین اطلاعات و نوآوری سریع، "لبه ها" را توانمند کنید

ساختار سازمانی آینده طوری طراحی شده است که اطمینان حاصل کند که افراد منتقد نزدیک به خط مقدم - بنابراین به مشتری یا مؤسسه و محصول یا خدمات - صدایی دارند و شنیده می شوند. این افراد معمولاً نزدیک به جایی هستند که ارزش ایجاد می شود یا جایی که خطرات متحمل می شوند. توانمندسازی این کارمندان برای صحبت و مشارکت اغلب نیازمند یک تغییر فرهنگی و همکاری نزدیک با تیم رهبری است.

حقوق تصمیم گیری شفاف را به پایین ترین سطوح ممکن واگذار کنید

تصمیم گیری موثر یکی از مهمترین عناصر سازمان پس از همه گیری است. ساختار مسطح می تواند با به حداقل رساندن لایه های مدیریتی غیر ضروری، تصمیم گیری را تسریع بخشد. اطمینان از اینکه افراد در مورد نقش ها، مسئولیت ها و حقوق تصمیم گیری خود شفاف هستند. و توانمندسازی خطوط مقدم برای تصمیم گیری در داخل نرده های محافظ.

برای اینکه ساختار سازمانی جدید موثر واقع شود، توانمندسازهای دیگری باید حضور داشته باشند. به عنوان مثال، رهبران باید اطمینان حاصل کنند که سازمان دارای یک سیستم مدیریت عملکرد موثر، برنامه ریزی استراتژیک روشن و فرآیندهای تخصیص منابع، یک بازار استعداد شفاف و پویا، و یک مرکز شرکتی که عملکرد بلندمدت و سلامت سازمانی را تسهیل می‌کند.

سازمان‌ها باید بر روی شتاب به‌دست‌آمده از واکنش خود به همه‌گیری ایجاد کنند و اطمینان حاصل کنند که ساختارهای سازمانی آن‌ها به گونه‌ای تنظیم شده‌اند که اهداف استراتژیک خود را قادر می‌سازند و به آنها کمک می‌کنند نه اینکه آنها را عقب نگه دارند.

سخن پایانی

این پست وبلاگ بخشی از مجموعه ای در مورد سازماندهی برای آینده است که مجموعه ای از اصول جدید مانند ضد شکنندگی و آزمایش را بررسی می کند که به طور فزاینده ای برای سازمان های امروزی حیاتی می شوند زیرا آنها سیستم های خلاق تر، سازگارتر و انسانی تر می سازند.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

 تجزیه و تحلیل شغل فرآیند مطالعه و جمع آوری اطلاعات مربوط به عملیات و مسئولیت های یک شغل خاص است. اطلاعات جمع آوری شده به این ترتیب تجزیه و تحلیل می شود و حقایق در مورد ماهیت شرایط کاری و کیفیت کار در یک کارمند به راحتی قابل تشخیص است. تجزیه و تحلیل شغل، مشاغل درون سازمان و رفتارهای لازم برای انجام این مشاغل را تعریف می کند.

تجزیه و تحلیل شغل عبارت است از کاوش، مطالعه و ثبت منظم مسئولیت‌ها، وظایف، مهارت‌ها، مسئولیت‌پذیری‌ها، محیط کار و الزامات توانایی یک شغل خاص.

همچنین شامل تعیین اهمیت نسبی وظایف، مسئولیت‌ها و مهارت‌های فیزیکی و عاطفی برای یک شغل معین است.

تعریف تحلیل شغل

ماتیس و جکسون (1999) تجزیه و تحلیل شغل را به عنوان روشی سیستماتیک برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در مورد محتوا و نیازهای انسانی مشاغل و زمینه ای که مشاغل در آن انجام می شود، می بینند.

دسیه (2005) تجزیه و تحلیل شغل را به عنوان رویه ای تعریف می کند که از طریق آن تحلیلگر شغل وظایف پست های مختلف یک سازمان و ویژگی های افراد برای استخدام آنها را تعیین می کند.

دیل یودر (1983) تجزیه و تحلیل شغل را اینگونه تعریف می کند: «فرآیندی که در آن مشاغل مورد مطالعه قرار می گیرند تا مشخص شود که چه وظایف و مسئولیت هایی شامل روابط آنها با سایر مشاغل، شرایطی که تحت آن کار انجام می شود و قابلیت های پرسنلی مورد نیاز برای عملکرد رضایت بخش است.»

به عقیده اشتراوس و سایلس (1977)، تجزیه و تحلیل شغل شامل دو بخش است، بیانیه کاری که باید انجام شود (شرح شغل) و مهارت ها و دانشی که باید توسط هر فردی که شغل را تکمیل می کند داشته باشد (مشخصات شغلی)".

به گفته گری دسلر، "تحلیل شغل روشی است برای تعیین وظایف و مهارت های مورد نیاز یک شغل و نوع فردی که باید برای آن استخدام شود."

به گفته Edwin B. Flippo، "تحلیل شغل فرآیند مطالعه و جمع آوری اطلاعات مربوط به عملیات و مسئولیت های یک شغل خاص است."

"تحلیل شغل روشی سیستماتیک برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در مورد محتوا و نیازهای انسانی مشاغل و زمینه ای است که مشاغل در آن انجام می شوند." - دسنزو و رابینز

تجزیه و تحلیل شغل شامل جمع آوری داده ها در مورد عملکرد شغل در یک سازمان است.

با این حال، وقتی همه انواع مختلف اطلاعاتی که باید جمع‌آوری شوند، احتمالاً این تعریف بسیار ساده‌کننده است.

برای مثال، داده‌های جمع‌آوری‌شده باید دقیقاً آنچه را که برای انجام یک کار خاص مورد نیاز است، به وضوح توصیف کند.

این باید شامل موارد زیر باشد:

  • دانش: دانش به عنوان درجه ای تعریف می شود که صاحب شغل باید مطالب فنی خاصی را بداند.
  • مهارت: مهارت به عنوان عملکرد کافی در وظایفی که به ابزار، تجهیزات و ماشین آلات نیاز دارند، تعریف می شود.
  • توانایی ها: توانایی ها به قابلیت های فیزیکی و مادی مورد نیاز برای انجام کارهایی اطلاق می شود که نیازی به استفاده از ابزار، تجهیزات و ماشین آلات ندارند. علاوه بر این، جایی که کار تکمیل شده است باید در نظر گرفته شود.

بنابراین انواع اطلاعاتی که باید توسط تجزیه و تحلیل شغل جمع آوری شود در زیر نشان داده شده است:

  • فعالیت های کاری
  • فعالیت های کار محور.
  • ماشین آلات، ابزار، تجهیزات و وسایل کمک کار استفاده می شود.
  • ملموس و نامشهود مرتبط با شغل.
  • عملکرد کاری
  • زمینه شغلی
  • نیاز شخصی

بنابراین. تجزیه و تحلیل شغل فرآیند تعیین و گزارش اطلاعات مربوط به ماهیت یک شغل خاص است. تعیین وظایفی است که شامل شغل و مهارت ها، دانش، توانایی ها و مسئولیت های مورد نیاز دارنده برای انجام موفقیت آمیز شغل می شود.

محصول نهایی تجزیه و تحلیل شغل، شرح مکتوب الزامات واقعی شغل است.

ویژگی های تجزیه و تحلیل شغل

از تعاریف بخش قبل، می‌توانیم ویژگی‌های تحلیل شغل را به شرح زیر فهرست کنیم:

  • تجزیه و تحلیل شغل فرآیندی است برای جمع آوری اطلاعات مرتبط در مورد جنبه های مختلف یک شغل و شناسایی وظایف مورد نیاز برای انجام به عنوان بخشی از آن.
  • این رویکرد به طور سیستماتیک نقش، زمینه، شرایط، رفتار انسانی، استانداردهای عملکرد و مسئولیت‌های یک شغل را تعریف می‌کند.
  • این به ایجاد ارزش شغلی برای یک سازمان کمک می کند. به عبارت دیگر، ارزش و سهم یک شغل در رشد سازمان را می سنجد.
  • این ارتباط با شغل را ایجاد می کند، که برای تصمیمات منابع انسانی شامل استخدام، انتخاب، غرامت، آموزش، سلامت و ایمنی بسیار مهم است.

کاربردها یا اهداف تجزیه و تحلیل شغل

یک عملکرد صحیح مدیریت منابع انسانی حکم می کند که باید تجزیه و تحلیل شغلی کامل انجام شود، زیرا ممکن است درک عمیق تری از الزامات رفتاری مشاغل ارائه دهد. این، به نوبه خود، مبنای محکمی برای تصمیم گیری شغلی مرتبط با شغل ایجاد می کند. اطلاعات تجزیه و تحلیل شغل برای اهداف بسیاری استفاده می شود:

ساختار و طراحی سازمانی

با روشن کردن الزامات شغلی و روابط متقابل بین مشاغل، مسئولیت‌ها در همه سطوح مشخص می‌شوند و کارایی را ارتقا می‌دهند و همپوشانی یا تکرار را به حداقل می‌رسانند.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

انواع فرهنگ سازمانی چسبی است که سازمان ها را در کنار هم نگه می دارد. دانستن انواع مختلف فرهنگ سازمانی به شما کمک می کند تا درک کنید که چگونه فرهنگ را در سازمان خود شکل دهید، زیرا سازمان در طول زمان توسعه می یابد. بیایید انواع مختلف فرهنگ سازمانی، ویژگی های اصلی آنها و مزایا و معایب را بررسی کنیم.

آیا می خواهید مراحلی را که باید برای تغییر فرهنگ خود در زمانی که دیگر به نفع سازمان شما نیست، بردارید، بیابید؟ راهنمای کامل ما در مورد تحول فرهنگی را اینجا ببینید.

فرهنگ سازمانی چیست؟

ریشه کلمه "فرهنگ" در کلمه لاتین "colere" به معنای مراقبت یا پرورش است. به بیان ساده، انواع فرهنگ سازمانی نحوه تمایل رهبری به کسب و کار، ذینفعان و کارکنان خود، پرورش یا مراقبت از آن است. فرهنگ را می توان به عنوان رفتارهای سازمانی سازگار کارکنان و رهبران (هنجارها) تعریف کرد.

فرهنگ سازمانی دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان را تسهیل می کند، کارکنان مناسب را جذب می کند و آن دسته از کارمندان را که ممکن است مناسب نباشند برجسته می کند. همچنین برای مشتریان و سهامداران کلیدی بازاریابی می شود. فرهنگ سازمانی اغلب منعکس کننده ارزش های اصلی سازمان است و مستقیماً رهبری سازمان را منعکس می کند.

فرهنگ را می توان در نحوه تصمیم گیری مشاهده کرد - از بالا به پایین یا پایین به بالا. و اینکه آیا کارکنان مطمئن هستند که افکار و احساسات مستقل خود را بدون ترس از انکار بیان می کنند. از طریق برنامه‌های مزایای آن و اینکه آیا کارکنان برای برتری در کارشان شناخته شده و پاداش می‌گیرند، تحقق می‌یابد.

انواع فرهنگ سازمانی

دو طبقه بندی معروف از انواع فرهنگ سازمانی عبارتند از Competing Values ​​Framework و The Leader’s Guide to Corporate Culture که در Harvard Business Review منتشر شده است.

چهار نوع فرهنگ سازمانی

شناخته شده ترین طبقه بندی انواع فرهنگ سازمانی، چارچوب ارزش های رقابتی است. کیم کامرون و رابرت کوین در دانشگاه میشیگان چهار نوع متمایز از فرهنگ سازمانی را شناسایی کردند.

هر سازمانی ترکیبی از این چهار نوع فرهنگ سازمانی دارد که معمولاً یک فرهنگ غالب است. هر چه سازمان بزرگتر باشد، احتمال وجود بیش از یک فرهنگ در سازمان بیشتر است. این ممکن است برای سازمان مفید باشد، اما ممکن است در هنگام تلاش برای داشتن یک فرهنگ منسجم در یک سازمان پراکنده منطقه‌ای و جهانی، مضر یا چالش‌برانگیز باشد.

چهار فرهنگ سازمانی که کامرون و کوین شناسایی کردند عبارتند از:

  • فرهنگ ادوکراسی - پویا و کارآفرینی فرهنگ ایجاد کنید.
  • فرهنگ قبیله ای - فرهنگ مشارکتی مردم مدار و دوستانه.
  • فرهنگ سلسله مراتبی فرهنگ کنترلی ساختاریافته و فرآیندگرا.
  • فرهنگ بازار - فرهنگ رقابتی نتیجه‌گرا و رقابتی.

بیایید نگاهی به هر نوع فرهنگ سازمانی و نحوه توسعه آنها با جزئیات بیشتری بیندازیم.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

تجزیه و تحلیل شغل پایه و اساس چندین حوزه مدیریت منابع انسانی از جمله کارکنان، پاداش، آموزش و ارزیابی عملکرد است. فراتر از این کمک‌های شناخته شده، این ابزار می‌تواند از جمله در زمینه اجرای استراتژی کسب‌وکار، بهبود کارایی سازمانی و بسیج مفید باشد. در واقع، با استفاده از یک دیدگاه جهانی، تجزیه و تحلیل شغل، تعیین سازمان کار را ممکن می سازد. سپس لازم است یک بخش از فعالیت را به طور کلی مطالعه کرد و سرپرستان و کارکنان را درگیر کرد.

شتاب دهنده تغییرات سازمانی

در طول تغییرات استراتژیک، قبل از تعیین ابعاد کلان سازمانی استراتژی کسب و کار، تلاش قابل توجهی انجام می شود. در مقابل، تأثیر تغییر استراتژیک بر فرآیندها، وظایف و افراد معمولاً کمتر مورد توجه قرار می گیرد. با این حال اغلب در سطح عملیاتی است که اجرای استراتژی با شکست مواجه می شود.

مدل ساختاری اتخاذ شده در سطح عملیاتی منجر به توصیف و اجرای فرآیندهای کاری و تعریف وظایفی می شود که باید به منظور دستیابی به استراتژی موفقیت آمیز انجام شوند. سپس تجزیه و تحلیل شغل، پیوند عینی وظایف، منابع و فرآیندهای کاری و همچنین مشخص کردن انتظارات افراد را ممکن می سازد. بنابراین مدیران می توانند به طور کامل تغییراتی را که باید برای استقرار استراتژی به صورت روزانه ایجاد شوند، درک کنند. این درک که از طریق تجزیه و تحلیل شغل به دست می آید، اجرای استراتژی کسب و کار را تسریع می کند.

نشانگر اختلالات

تجزیه و تحلیل شغل همچنین امکان شناسایی چندین مشکل سازمان کاری را فراهم می کند. در این راستا، تحلیل را می توان به سمت زیر هدایت کرد:

  • ابهام روابط سلسله مراتبی؛
  • همپوشانی مسئولیت ها؛
  • تکرار فعالیت؛
  • افزایش کمیته های مطالعاتی؛
  • مشکلات ارتباطی در داخل و بین خدمات؛
  • تأثیر فناوری های جدید بر فرآیندهای کاری؛
  • شکست در انجام وظایف جدید؛

شکاف بین مهارت های فعلی و مهارت های مورد نیاز

در این زمینه، تجزیه و تحلیل شغل منجر به بازنگری در سازمان کار و موقعیت ها به منظور حفظ و ارتقای کارایی سازمانی می شود.

کاتالیزور رضایت

علاوه بر ارائه درک عمیق از رفتارهای مورد انتظار در یک موقعیت، تجزیه و تحلیل شغل، زمانی که با گوش دادن و احترام انجام شود، می تواند به منبعی برای مشارکت کارکنان تبدیل شود. در واقع، به آنها اجازه می دهد تا در مورد ماهیت وظایف و مسئولیت های خود، نقش خود در عملکرد سازمان، عناصر قدردانی در کار خود و منابع نارضایتی فکر کنند.

برای کارمند، این یک فرصت است:

  • تجربیات خود را در محل کار بیان کنند (چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند).
  • برای سرمایه گذاری مجدد شغل خود؛
  • برای تغذیه غرورشان در مشارکتشان؛
  • تایید انتظاراتی که سازمان از او دارد.
  • تعهد خود را برای دستیابی به اهداف سازمانی تکرار کند.

برای سازمان، چنین رویکردی امکان:

دریافت پیشنهادات برای بهبود از کارمندان در رابطه با شغلشان؛

از منابع قدردانی و نارضایتی کارمندان آگاه شوند، بسته به جنبه‌هایی از شغلشان که تحت تأثیر این تغییر قرار می‌گیرد، مقاومت را پیش‌بینی کرده و تغییرات را بهتر در میان بگذارند.

چند نکته برای نوشتن

معمولاً کار تجزیه و تحلیل شغل به شرح شغل تبدیل می شود. اجازه دهید برخی از اصول را برای اطمینان از پیش نویسی که الزامات استراتژیک و انعطاف پذیری را در یک محیط دائما در حال تغییر برآورده می کند، یادآوری کنیم.

به آینده نگاه کنید

سعی کنید بر اساس جهت‌گیری‌های استراتژیک اتخاذ شده و تغییرات احتمالی در محیط خارجی، تغییراتی را که مشاغل باید در آینده متحمل شوند، پیش‌بینی کنید تا در هنگام توسعه توضیحات، آنها را در نظر بگیرید.

روی مهارت ها تمرکز کنید

رویکردی مبتنی بر مهارت داشته باشید. این امر به انعطاف پذیری بیشتری اجازه می دهد، زیرا بر مهارت های مورد نیاز برای تصدی چندین موقعیت در سازمان تأکید می کند، نه فهرست وظایف مورد نیاز برای انجام تنها یک مورد. همچنین توسعه برنامه های توسعه و مدیریت شغلی را تسهیل می کند.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

چندین روش وجود دارد که می توانید مدیریت شرکت خود را ساختار دهید. با این حال، بهترین ساختار سازمانی، ساختاری است که متناسب با سبک مدیریت، اندازه شرکت و استراتژی بازاریابی کلی شما باشد. ساختار سازمانی شما می تواند به صورت عمودی یا افقی گسترش یابد. به عنوان مثال، ممکن است هنگام شروع کار، شرکت خود را به صورت افقی با ارتفاع کم گسترش دهید. احتمالاً به عنوان یک شرکت نوپا به مدیران زیادی نیاز نخواهید داشت. برعکس، زمانی که به خوبی تثبیت شده اید، از ساختار عمودی تری استفاده کنید.

عملکردی

بهترین ساختار سازمانی شما ممکن است عملکردی باشد اگر تصمیم بگیرید که بخش های خود را بر اساس حوزه های عملکردی مانند بازاریابی، حسابداری، امور مالی و توسعه تحقیقاتی تقسیم کنید. مزیت استفاده از یک سازمان عملکردی کارآمد است. بخش ها استعدادهای خود را در یک ساختار سازمانی عملکردی ترکیب می کنند که امکان هم افزایی تخصص و خلاقیت در پروژه های مختلف را فراهم می کند. به عنوان مثال، یک بخش بازاریابی می تواند از محققان بازار برای مطالعه نیازهای مشتری، تبلیغات افراد برای ایجاد تبلیغات و مدیران برند برای مدیریت خط محصول استفاده کند. به گزارش Referenceforbusiness.com، علیرغم کارآمد بودن آن، بخش ها در یک ساختار سازمانی عملکردی اغلب می توانند بر اهداف خود بر نیازهای شرکت تأکید کنند. این انزوای دپارتمان را می توان تا حد زیادی از طریق ارتباط بین بخشی ثابت کاهش داد.

ساختار سازمانی محصول

انواع ساختار سازمانی محصول ممکن است بهترین باشد اگر محصولات متنوعی برای بازار داشته باشید. به عنوان مثال، فروشگاه‌های بزرگ ممکن است با رشد خود به ساختار سازمانی تبدیل شوند. یک فروشگاه بزرگ ممکن است مدیرانی داشته باشد که بخش هایی مانند سخت افزار، پوشاک مردانه و الکترونیک را مدیریت می کنند. محصولات ممکن است آنقدر متنوع باشند که برای یادگیری خط تولید نیاز به تخصص خاصی باشد. بنابراین، تقسیم بخش ها بر اساس محصولات منطقی ترین است. یک ساختار سازمانی محصول ممکن است باعث شود که شما منابع انسانی را تکرار کنید، علیرغم مزیت آن در ارائه تخصص بیشتر محصول. به عنوان مثال، ممکن است برای هر بخش به یک مدیر مالی نیاز داشته باشید، زمانی که یک یا دو مدیر مالی می توانند کار را به اندازه کافی انجام دهند.

ساختار سازمانی مشتری

مشابه ساختار سازمانی محصول، ساختار سازمانی مشتری ممکن است زمانی بهترین باشد که مشتریان مختلف شما دارای خطوط تولید متنوع باشند. به عنوان مثال، یک شرکت نرم افزاری پرداخت قبض الکترونیکی اغلب خدمات خود را به مصرف کنندگان، حساب های شرکتی، بانک ها، باشگاه های سلامت و بیمارستان ها می فروشد. مشتریان در این نوع شرایط به قدری متنوع هستند که ممکن است برای هر بخش به مدیران حساب جداگانه نیاز داشته باشید. ساختارهای سازمانی مشتری به شما این امکان را می دهد که به هر نوع مشتری خدمات بهتری ارائه دهید. با این حال، ممکن است منابع انسانی را در ساختار سازمانی مشتری تکرار کنید. بنابراین، باید مزایای خدمات رسانی به مشتری را در مقابل هزینه های اضافی حقوق و دستمزد بسنجید.

ساختار سازمانی جغرافیایی

یک ساختار سازمانی جغرافیایی ممکن است بهترین باشد اگر ترجیحات مصرف کننده در منطقه بسیار متفاوت باشد. بسیاری از شرکت‌های محصولات مصرفی از ساختارهای مدیریتی با جهت‌گیری جغرافیایی بیشتری استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک شرکت نوشابه ممکن است بخش بازاریابی خود را غیرمتمرکز کند تا بهتر بر ترجیحات منحصر به فرد مشتری در بازارهای مختلف تمرکز کند. بسیاری از سازمان های فروش محور از ساختارهای سازمانی جغرافیایی برای به حداکثر رساندن فروش خود در هر منطقه استفاده می کنند. مجدداً، ممکن است نیاز به استفاده از منابع انسانی اضافی با ساختار سازمانی جغرافیایی داشته باشید. با این حال، به دلیل تمرکز بر مصرف کننده محلی، ممکن است بیش از حد کافی هزینه های اضافی نیروی کار خود را با فروش بالاتر پوشش دهید.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

تجزیه و تحلیل شغل فرآیند جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در مورد محتوا و نیازهای انسانی مشاغل و همچنین زمینه ای است که مشاغل در آن انجام می شوند. این فرآیند برای تعیین موقعیت شغلی استفاده می شود. تحت ارزش‌های NU، تصمیم‌گیری در این زمینه بین واحدها و منابع انسانی مشترک است. فرآیندهای تایید داخلی خاص توسط رهبری سازمانی واحد تعیین خواهد شد

تجزیه و تحلیل شغل به چه معناست؟

تجزیه و تحلیل شغل سازماندهی مشاغل را در یک خانواده شغلی تعریف می کند. این به واحدها اجازه می دهد تا مسیرهای پیشرفت شغلی را برای کارکنانی که علاقه مند به بهبود فرصت های پیشرفت شغلی و افزایش پاداش هستند، شناسایی کنند.

یک مقدار نسبی بر روی فاکتورهای مختلف توصیف شده در ماتریس قرارگیری منطقه قرار می گیرد. تمام موقعیت های جدید و موجود با استفاده از فرآیند تجزیه و تحلیل شغل به یک خانواده شغلی و منطقه اختصاص داده می شود. این فرآیند برای قرار دادن موقعیت‌ها در خانواده‌ها و مناطق بر اساس وظایف، صلاحیت‌ها و شایستگی‌های تعیین‌شده طراحی شده است که با پنج معیار موجود در ماتریس مکان‌یابی منطقه اندازه‌گیری می‌شود.

رهبران واحدهای سازمانی تشویق می شوند برای راهنمایی در هر مرحله از فرآیند تحلیل شغل با منابع انسانی مشورت کنند.

تعیین وضعیت معاف یا خدماتی شغل

وضعیت معاف/غیر معافیت و مدیریت/حرفه ای-دفتری/خدماتی هر شغل توسط منابع انسانی تعیین خواهد شد. وضعیت معافیت-غیر معافیت بر اساس تفسیری از قانون استانداردهای کار منصفانه (FLSA) است که به وظایف و مسئولیت های هر شغل مربوط می شود. وضعیت مدیریتی/حرفه ای یا اداری/خدمتی ارتباط نزدیکی با معافیت/غیر معافیت دارد و بر برخی از مزایای شغل تاثیر می گذارد.

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

مدیریت منابع انسانی یک عملکرد سازمانی است که بر استخدام/استخدام، مدیریت و هدایت افرادی که برای یک شرکت کار می کنند متمرکز است. بخش منابع انسانی (HR) با مزایای کارکنان، پاداش، عملکرد و مدیریت پاداش، سلامتی، ایمنی، توسعه سازمانی، روابط کارکنان، انگیزه و غیره سر و کار دارد. HRD نقش مهم و استراتژیکی در مدیریت افراد و همچنین فرهنگ محیط کار ایفا می کند. اگر به طور موثر اجرا شود می تواند به رشد و ثبات شرکت کمک زیادی کند. گفته می‌شود که این فرآیندی است که سازمان‌ها و افراد را با هم جمع می‌کند تا اهداف هر دو را برآورده کند. در این مبحث قصد داریم با اصول مدیریت منابع انسانی آشنا شویم.

مدیریت منابع انسانی اصطلاحی است که برای توصیف مدیریت و همچنین توسعه کارکنان در یک سازمان استفاده می شود. سیستم های مدیریتی مختلفی را طراحی می کند تا اطمینان حاصل شود که استعداد کارکنان به طور مؤثر و مؤثر برای تحقق اهداف سازمانی استفاده می شود.

مهمترین منبعی که یک شرکت دارد نیروی انسانی (افرادی که برای شرکت کار می کنند) است. بزرگترین وظیفه مدیریت موثر افراد است. این به عنوان کلید موفقیت سازمانی در نظر گرفته می شود.

توسعه منابع انسانی ستون فقرات سازمان است زیرا با هر جنبه ای از کارکنان سروکار دارد. این چند رشته ای است، یعنی بیشتر رشته های حقوق، روانشناسی، جامعه شناسی و اقتصاد را اعمال می کند.

ماهیت HRM

  • مدیریت منابع انسانی ماهیتی فراگیر دارد زیرا در همه شرکت ها وجود دارد.
  • به جای تمرکز بر قوانین و مقررات، بر نتایج تمرکز دارد.
  • به کارکنان کمک می کند تا آنها را به طور کامل توسعه دهند.
  • این اطمینان حاصل می کند که کارمندان برای رسیدن به اهداف خود سخت تلاش می کنند.
  • اگرچه اصول بسیاری از منابع انسانی وجود دارد، اما تعداد کمی از آنها در اینجا برای درک و نکاتی برای به کارگیری فعال آن به روشی مناسب توضیح داده شده است.

این اصول برای دست اندرکاران و متخصصان منابع انسانی بسیار مفید است تا تعیین کنند مدیریت استراتژیک منابع انسانی چگونه بر سه ذینفع تأثیر می گذارد: کارکنان فردی، جامعه و خود سازمان.

چهار C از مدیریت منابع انسانی

کتاب "مدیریت جنبه های انسانی" توسط استادان مدرسه بازرگانی دانشگاه هاروارد، سر مایکل بیر و سر مایکل والتون و پروفسور بازرگانی دانشگاه نورث ایسترن، سر برت اسپکتور، می گوید که چهار C از مدیریت منابع انسانی، "تعهد، شایستگی، مقرون به صرفه بودن و اثربخشی" وجود دارد. تجانس."

1. تعهد

این مشخص می کند که یک کارمند چقدر نسبت به شغل خود متعهد است. امنیت شغلی چیزی است که نشان دهنده تعهد آنها به شغل و وظایف شغلی است. مدیریت منابع انسانی با حصول اطمینان از اینکه سطوح کارکنان با نیازهای تجاری سازگار است، نیازها را برآورده می کند. مدیریت منابع انسانی به گونه ای کار می کند که کارکنان به طور منطقی می توانند انتظار داشته باشند که کارمندان بلندمدت باشند. سازمان همیشه برای بهبود کارکنان خود سرمایه گذاری می کند تا مطمئن شود که آنها به شغل مربوطه خود متعهد هستند. این ممکن است شامل برنامه های آموزشی، فعالیت های تعیین هدف، ارزیابی عملکرد و غیره باشد.

2. شایستگی

این اصل در حمایت از توسعه کسب و کار است. همچنین بر رضایت شغلی کارکنان و نحوه تأثیرپذیری جامعه از سازمان تأثیر می گذارد. کسب‌وکارهای موفق همیشه به کارکنان شایسته و متعهد متکی هستند که انتظارات عملکرد کارفرمایان مربوطه را درک می‌کنند. مدیریت منابع انسانی جلسات آموزشی و جهت یابی را برای بهبود مهارت ها و دانش کارکنان ارائه می دهد. با انجام این کار، مطمئن می شوند که نیروی کار پایدار است. تولید محصولات و خدمات قابل اعتماد تأثیری است که شایستگی بر جامعه می گذارد. اگر صلاحیت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد، سازمان‌ها ممکن است در نهایت خود را در معرض ادعاهای قانونی قرار دهند که علیه محصولاتی که می‌فروشند یا خدماتی که ارائه می‌کنند یا ارائه می‌کنند.

3. مقرون به صرفه بودن

گاهی اوقات، بودجه یک شرکت ممکن است به مانعی برای حمایت از فعالیت‌های بخش منابع انسانی تبدیل شود. بودجه ممکن است برای حمایت از فعالیت هایی مانند استخدام افراد جدید، آموزش و توسعه کارکنان موجود و روابط کارکنان ناکافی باشد. همانطور که همه ما می دانیم، اداره منابع انسانی یک بخش درآمد زا نیست. به همین دلیل، بودجه ممکن است اولین کاهش برای سرمایه گذاری در بخش منابع انسانی باشد. بنابراین، آن را NEC است برای اطمینان از اینکه هزینه ها به طور موثر در شرکت استفاده می شود ضروری است. این امر روند روان را تضمین می کند و شرکت ها ممکن است بتوانند در فعالیت های مرتبط با منابع انسانی سرمایه گذاری بیشتری کنند.

4. همخوانی

همراه با اهداف کلی کسب و کار، اهداف مدیریت نیروی کار قابل دستیابی باید بسیار مطابقت داشته باشد. اهدافی مانند تبدیل شدن به رهبر یا رئیس یک صنعت خاص نیاز به تمرکز منابع انسانی دارد تا کارگران با استعداد و توانمند جذب شوند. این امر منجر به رشد کلی سازمان و همچنین کارکنان می شود. کارفرما بر جامعه تأثیر می گذارد زیرا گزینه های شغلی/فرصت های مختلف را برای بازار کار (اطراف) و همچنین استانداردهای باکیفیت را برای مشتریان ارزشمند خود فراهم می کند.

اصول منابع انسانی یک حقیقت اساسی است که توسط تحقیق، تحقیق و تحلیل ایجاد می شود. موارد زیر را نیز می توان به عنوان اصول مدیریت منابع انسانی در نظر گرفت:

  • اصل توسعه فردی - ارائه فرصت برابر به هر کارمند به منظور تحقق پتانسیل و توانایی خود.
  • اصل انتخاب علمی - قرار دادن فرد مناسب در شغل مناسب.
  • اصل جریان آزاد ارتباطات - باز کردن و تشویق ارتباطات رو به بالا، پایین، رسمی و غیر رسمی.
  • اصل مشارکت - ارتباط با کارکنان در هر سطحی از تصمیم گیری.
  • اصل پاداش منصفانه - پرداخت دستمزد و حقوق منصفانه و عادلانه به کارکنان مستعد.
  • اصل یک انگیزه - بررسی عملکرد کارکنان و پاداش دادن به آنها.
  • اصل کرامت کار - با تک تک کارکنان با احترام و وقار رفتار شود.
  • اصل همکاری کار و مدیریت - ارتقای روابط صنعتی و قوانین کار.
  • اصل روحیه تیمی - برای اطمینان از همکاری و کار تیمی بین کارکنان.
  • اصل کمک به سعادت ملی - ارائه هدف کاری بالاتر برای همه کارکنان و کمک به رفاه و یکپارچگی ملی.

این راهنمای اصل مدیریت منابع انسانی بوده است. در اینجا به اصل و ماهیت مدیریت منابع انسانی می پردازیم. همچنین می‌توانید برای کسب اطلاعات بیشتر مقالات پیشنهادی ما را مرور کنید

  • MAHAYAN66 HASANI
  • ۰
  • ۰

نمودار سازمانی نمایش شماتیک پیوندهای سلسله مراتبی، عملکردی و سازمانی یک شرکت را مشخص می کند. با جزئیات بررسی کنید. اصطلاح ارگانیگرام نشان دهنده نمایش شماتیک پیوندهای عملکردی، سلسله مراتبی و سازمانی موجود در ساختار یک شرکت است. این ابزار خاصی است که متخصصان منابع انسانی از آن برای تحقق سازمان شرکت استفاده می کنند.

نمودار سازمانی برای ارائه اطلاعات مربوط به:

  • به هر یک از بازیگران در سازمان شرکت: برای هر بخش حاضر در یک شرکت، نمودار سازمانی می تواند به نشان دادن نام مدیر بخش و همچنین موقعیت شغلی کمک کند.
  • به روابط حرفه ای که بین بازیگران وجود دارد: نمودار سازمانی یک ابزار ارتباطی ضروری برای مشخص کردن پیوندهای مشارکتی، عملکردی یا سلسله مراتبی بین خدمات یک شرکت است.

برای مؤثر بودن، این نوع اسناد باید به طور مرتب به روز شود، چه در بدو ورود شریک جدید به شرکت و چه در حین جابجایی داخلی. در حال حاضر، شرکت‌های بزرگ بیشتر و بیشتری مدیران برند کارفرما را در نمودارهای سازمانی خود منصوب می‌کنند. این ادغام این امکان را فراهم می کند تا استراتژی های منابع انسانی خود را به منظور ارتقاء افزایش حقوق یا حفظ استعدادهای کارکنان خود مشخص کنند. برای انجام این کار، سازماندهی یک مصاحبه ارزیابی سالانه ضروری است.

نمودار سازمانی برای چیست؟

مهمتر از همه، نمودار سازمانی یک وسیله ارتباطی است که درک پیوندها و روابط موجود در یک شرکت را آسان می کند. دارای ویژگی های زیر است:

درک عملکرد شرکت در سطح سازمانی یک تیم، به ویژه برای افراد جدید را تسهیل می کند.

شفافیت و دقت را در مورد مخاطبین مختلف و نقش هایی که هر یک از آنها در جامعه ایفا می کنند، به ارمغان می آورد. نمودار سازمانی راه خوبی برای جلوگیری از ابهامات در مورد مکان های سلسله مراتبی است.

می تواند به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل ناکارآمدی ها استفاده شود: نمودار سازمانی به اعضای مدیریت کمک می کند تا مسائل مربوط به سازمان شرکت را حل کنند.

با تعیین ماموریت های محول شده به هر یک از کارکنان، به بهینه سازی سازمان شرکت کمک می کند.

انواع مختلف نمودارهای سازمانی چیست؟

نمودار سازمانی دایره ای، سیاره ای، سه پاره ای. قالب‌های نمودار سازمانی زیادی وجود دارد که انتخاب آنها به فرهنگ شرکت یا پیچیدگی ساختار سازمانی آن بستگی دارد.

نمودار سازمانی در بنر یا چنگک

این پرکاربردترین و پرکاربردترین قالب نمودار سازمانی است. اصل آن؟ بخش های مختلف موجود در شرکت با مستطیل ها نشان داده می شوند. سپس اندام ها به خدماتی که به آن وابسته هستند مرتبط می شوند. هر سطح سازمانی یک سرویس با ارتفاع مستطیل اختصاص داده شده به آن نشان داده می شود. نام مدیر بخش و وظایف او در هر مستطیل مشخص شده است.

نمودار سازمانی هرمی

این مدل که نشان دهنده یک ساختار سلسله مراتبی خاص است، اغلب در شرکت ها استفاده می شود. خطوط عمودی پیوند تبعیت را نشان می دهند. بالاترین سطح سلسله مراتب در بالای نمودار سازمانی قرار می گیرد. خطوط افقی معاملات را در همان سطح سلسله مراتبی و داشتن رابطه همتا به همتا تعیین می کند.

نمودار سازمانی دایره ای

این قالب برای برجسته کردن یک جهت با توجه به اهدافی که باید به آن دست یافت، ایده آل است. با سه ناحیه متحدالمرکز نشان داده می شود که به اهداف بلند مدت یا کوتاه مدت، بسته به فاصله از مرکز، مربوط می شود. سه نوع اصلی از عملکردها را می توان تشخیص داد: جهت، مدیریت و عملیات.

  • MAHAYAN66 HASANI