یکی از ارزشهای اساسی Agile کار گروهی است - این ایده که با هم، گروههایی از افراد میتوانند کارهای بزرگتری نسبت به آنچه که به تنهایی انجام دهند، انجام دهند. تیم های چابک به سادگی تیم های "عادی" نیستند که تصمیم بگیرند چابک باشند. آنها گروهی از افراد متقابل با ارزش های مشترک هستند که با هم کار می کنند تا:
- ایده های موجود را به چالش بکشید
- فرصت های جدید را شناسایی کنید
- متعهد به بهبود مستمر در هر کاری که انجام می دهند
تیم های چابک ایده های موجود را به چالش می کشند، فرصت های جدید را شناسایی می کنند و متعهد به بهبود مستمر هستند.
تیم های چابک ایده های موجود را به چالش می کشند، فرصت های جدید را شناسایی می کنند و متعهد به بهبود مستمر هستند.
اگرچه همه تیم های چابک ارزش های مشترکی دارند، اما هیچ دستور العمل طلایی برای تیم چابک ایده آل وجود ندارد. در Agile، تیمهایی وجود دارند که اسکرام را با نقشها، قوانین و تمرینهای خاص آن تمرین میکنند و آنهایی که Kanban را تمرین میکنند، و آنهایی که هیچ کدام یا ترکیبی از این دو را تمرین نمیکنند. برخی از سازمانها به تیمهای Agile نیاز دارند که در محل مشترک قرار گیرند، در حالی که برخی دیگر از چالشها (و مزایای بالقوه) کار از راه دور استقبال میکنند.
تیم چابک چیست؟
قبل از غواصی عمیقتر، بیایید در مورد اینکه یک تیم چابک چیست و به چه چیزهایی نیاز دارد، همسو شویم. یک تیم چابک معمولاً به عنوان گروهی متقابل از افراد تعریف می شود که (کم و بیش) همه چیزهایی را که برای ارائه یک محصول آزمایش شده و کارآمد نیاز دارند، دارند.
اگرچه بیشتر زبان پیرامون Agile بر محصول متمرکز است، اما واقعاً میتوان آن را برای هر نوع کاری به کار برد - میتوانید محصول را با کمپین یا پروژه یا مورد جایگزین کنید و همچنان از مزایای Agile بهره ببرید.
بیایید هر یک از عناصر موجود در این تعریف را تجزیه کنیم.
متقابل عملکردی
برای ارائه یک محصول سالم، کارآمد و آزمایش شده، به چندین دیدگاه نیاز دارید که با هم جمع شوند. شما به بینش افرادی که مسئول توسعه محصول هستند، کسانی که آن را نگهداری می کنند و کسانی که آن را به دنیا می فروشند نیاز دارید. این دیدگاههای منحصربهفرد با هم میتوانند در جادوی عمیقتر حل مسئله که برای تیمهای Agile امکانپذیر است، مشارکت کنند.
مستقل
معمولاً تیمهای چابک بهصورتی توصیف میشوند که میتوانند به طور مستقل افزایشهای کاری محصول را ارائه دهند. در نرم افزار، این می تواند رفع اشکال، یک ویژگی جدید، یک سیستم پیام رسانی درون برنامه ای جدید یا برخی به روز رسانی های دیگر باشد. در سایر صنایع، این می تواند هر چیزی باشد، از یک کمپین تبلیغاتی رویداد گرفته تا یک طراحی بسته بندی جدید. تا زمانی که تیم های چابک مهارت های لازم برای ایجاد یک قطعه کاری از چیزی را داشته باشند، می توانند از افزایش سرعت و بهره وری ناشی از کار به این روش لذت ببرند.
این بدان معنا نیست که تیم های Agile این کار را نمی کنند.
ارتباط نزدیک با تیم های دیگر
ارتباط عمدی با سایر تیمهای چابک برای ایجاد یک تجربه مشتری بینظیر و معنادار حیاتی است. کار در تیم های چابک به سادگی هدفمندی و هدفمندی ارتباطات را افزایش می دهد. و هنگامی که مشکلی پیش می آید که نیاز به تخصص خارج از تیم دارد، فرصتی برای مربیگری متقابل ایجاد می شود که فقط به تقویت تیم کمک می کند (همانطور که بعداً توضیح خواهیم داد).
ساختار تیم چابک
بنابراین، چه کسی باید تیم های چابک شما را تشکیل دهد؟ اینجاست که میتواند پیچیده شود – زیرا در وهله اول به شرکت، محصول شما و اهدافی که میخواهید با تشکیل تیمهای Agile به آنها برسید، بستگی دارد.
تیم های چابک شما باید بتوانند یک افزایش کاری محصول (یا «محصول») شما را ارائه دهند، بنابراین یک مکان شروع خوب، شناسایی مراحل متمایز چرخه محصول شما است. این تیمها معمولاً شامل 5 تا 9 نفر هستند - بیشتر، و کار کردن بهعنوان یک تیم بدون شکستن (عمدا یا ناخواسته) به زیر تیمهای کوچکتر دشوار میشود.
در صورت امکان، تیم ها باید حول محور محصولات یا ویژگی ها سازماندهی شوند. در اطراف زیرسیستم هایی سازماندهی کنید که در آن عملکردهای مشترک دارید - که در غیر این صورت به عنوان قابلیت های تجاری شناخته می شود. هنگامی که قابلیت های تجاری را درک کردید، قابلیت های تجاری را با معماری فنی و در نهایت، معماری سازمانی هماهنگ کنید. تقاطع و همسویی معماری های تجاری، فنی و سازمانی جایی است که شما یک گروه متقابل کامل را تشکیل می دهید.
اکثر چرخه های محصول دارای یک مرحله توسعه (که معمولاً بیشتر پروژه محور است)، تعمیر و نگهداری مداوم، و سپس یک جزء فروش/بازاریابی، که شامل عناصر پروژه محور و کار مستمر است، دارند. بسیاری از محصولات دارای چندین تلاش توسعه همزمان هستند - و برای هر یک از آنها نیاز به نگهداری و فروش/بازاریابی دارند.
فرض کنید قابلیتهای محصول شما در یکی از سه دسته قرار میگیرد - محصول اصلی، با ویژگیها، بهروزرسانیها و اشکالات آن - یکپارچهسازیها، با مجموعه منحصربهفرد نیازها و گزارشها. یکی از راههای پیکربندی تیمهای Agile میتواند حول این دستهها باشد – ممکن است یک تیم برای توسعه محصول اصلی خود، یکی به ادغام و یکی برای گزارشدهی اختصاص داده باشد. این تیم ها هر کدام شامل افرادی از توسعه، مدیریت محصول و طراحی محصول می شوند. این تیم خواهد بود مسئولیت ارائه ویژگیها، بهروزرسانیها و طرحهای جدید مربوط به بخشی از محصول خود را داشته باشد.
سپس شما یک تیم تعمیر و نگهداری اختصاص داده شده برای پشتیبانی از هر یک از دسته ها دارید: یک تیم اصلی تعمیر و نگهداری محصول، یک تیم تعمیر و نگهداری ادغام ها، و یک تیم تعمیر و نگهداری گزارش. این تیم ها ممکن است شامل اعضایی از پشتیبانی مشتری، عملیات، توسعه و مدیریت محصول باشند. این تیم های چابک مسئول حفظ، حمایت و تقویت یکپارچگی محصول خود خواهند بود.
سپس، میتوانید تیمهایی داشته باشید که به تبلیغ/فروش هر یک از دستهها اختصاص دارند – بنابراین به جای داشتن یک تیم بازاریابی بزرگ که در کل محصول شما پراکنده است، یک تیم متقابل از مدیران محصول، افراد موفق مشتری، بازاریابان و فروشندگانی که به یک حوزه خاص از محصول اختصاص دارند.
این تیمها ماتریسی را تشکیل میدهند که در نقاط استراتژیک به هم متصل میشوند، اما همچنین میتوانند به طور مستقل برای حل مسائل منحصربهفردی که نقطه تمرکز آنها در چرخه با آن مواجه است، کار کنند.
البته این فقط یک مدل برای آرایش تیمی است. راه های نامحدودی برای تشکیل تیم های چابک شما وجود دارد. آنچه مهم است این است که این تیمها عمداً برای دستیابی به یک هدف مشترک، مشترک و جاهطلبانه تشکیل میشوند و هدف آیندهنگر، پایدار و ایجاد رشد مناسب برای سازمان است.
مراحل توسعه تیم چابک
تیم های چابک مانند هر تیم دیگری هستند که درست مانند افراد درون آنها، در طول زمان تکامل می یابند. مراحل توسعه تیم Tuckman اغلب برای توصیف مراحل متمایز تقریباً همه تیم ها استفاده می شود. مراحل عبارتند از: تشکیل، طوفان، هنجارسازی و اجرا. تئوری تاکمن می گوید که این مراحل برای رشد تیم، رویارویی با چالش ها، مقابله با مشکلات، یافتن راه حل، برنامه ریزی برای کار و ارائه نتایج ضروری و اجتناب ناپذیر هستند.
یک مشکل رایج برای تیم های Agile این است که آنها در مرحله طوفانی موفق نیستند. در مرحله هنجاری، اعضای تیم مؤدب، مودب و شاید مطیع هستند. آنها برای حفظ هماهنگی و حرکت به راحتی به یکدیگر خم می شوند.
مرحله طوفان جایی است که نظرات قوی با سهولت بیشتری ظاهر می شود و احتمالاً درگیری ایجاد می شود. تعارض که به عنوان تفاوت در نظرات، دیدگاه ها یا دیدگاه ها تعریف می شود، برای موفقیت هر تیم چابک ضروری است. اما بسیاری از تیمهای چابک تلاش میکنند تا تعارض را سالم ببینند و قبل از اینکه بتوانند مزایای کار از طریق تفاوتها را درک کنند، از بین میروند یا دوباره پیکربندی میکنند.
اگر اعضای یک تیم Agile دائماً در حال تغییر باشند، غیرممکن است که تیم از هر یک از این مراحل عبور کند و در نهایت به جایی برسد که جادو واقعاً اتفاق می افتد: اجرا.
دست نخورده نگه داشتن تیم های Agile برای هر سازمانی یک چالش است و نیازمند نظم و انضباط سازمانی است. هنگامی که تغییر ایجاد می شود، مانند معرفی یک کارمند جدید یا خروج یکی از اعضای تیم موجود، تیم عملاً از نو شروع می کند، در مرحله شکل گیری، جایی که می توان پیشرفت کرد، اما عملکرد نخبگان بعید است که رخ دهد.
ابزارهای موفقیت برای تیم های چابک
تیمهای Agile با عملکرد بالا به شیوههای مهندسی صدا - مانند بررسی کد، انشعاب وظایف، ادغام مداوم و انتشار مکرر - برای حفظ ثبات در هر تغییر متکی هستند. این شیوههای مهندسی برای ایجاد تیمهایی با عملکرد بالا و پایدار حیاتی هستند و باید اجرا و تقویت شوند.
دو ابزار حیاتی دیگر برای موفقیت، ذهنیت یادگیری (که از طریق راهنمایی توانمند می شود) و مجموعه مهارت های مشترک هستند.
مربیگری
یکی از مزایای منحصر به فرد کار بر روی یک تیم سازی چابک چند کاره، فرصت یادگیری از دیدگاه ها و تجربیات افراد در سراسر سازمان شما است. اغلب، مربیگری بهعنوان یک عضو جوان تیم در نظر گرفته میشود که از یک عضو ارشد تیم یاد میگیرد، اما در تیم چابک، این تعریف بسط مییابد: سن، و حتی تجربه، بسیار کمتر از تفاوت در دیدگاه است. یک بازاریاب ارشد می تواند چیزهای زیادی از یک طراح محصول خردسال بیاموزد و بالعکس. یک توسعهدهنده جوان میتواند از طریق گفتگو با یکی از اعضای تیم پشتیبانی مشتری، بینش ارزشمندی در مورد نحوه فکر کردن به کار خود به دست آورد.
- ۰۱/۰۱/۲۴